نام کتاب : المسائل الغريبة العشرينية نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 13
2- اديبان و نحويان و لغويان كه ترجمههاى ناپخته و دشوار متأثر از
ادب يونانى از كتابهاى منطقى را در نمىيافتند و ناگزير از منطق نكوهش مىكردهاند
داستان متى ابن يونس قنايى كه ابو حيان توحيدى نقل مىكند و سخنان ابن الاثير اديب
ازين قبيل است.
پس از اينكه مسائل منطقى بعبارات روان و شيواى فارابى و ابن زرعه و
ابن عدى و ابن سينا و ديگران در آمده خودبخود آتش جنگ و ستيز آنان فرو نشسته است.
درست بگويم زبان فلسفه و منطق آسان باب شد و فيلسوفان توانستند با
كمال يافتن زبان عربى مطالب خود را بهتر آشكار سازند و در دسترس همگان بگذارند.
3- متكلّمان و فقيهان كه چندان به خرد و عقل ارجى نمىنهادند بلكه آن
را در چهار چوب دين و شريعت مىپذيرفتند و استقلالى در آن نمىديدند.
آنان در كنار وحى و شواهد دينى و نصوص مذهبى اگر به مسائلى
برمىخوردند كه نيازى به استدلال داشته است راه استدلال از شاهد و آشكارا به غايب
و نهان را در الهيات، و راه قياس فقهى و تمثيل منطقى را در فقه مىپيمودند. در اين
مورد متكلمان در مباحث نظرى شالوده ديگرى ريختهاند و اگر چه در پارهاى از مسائل
منطقى به دقايقى برخوردند و موشكافيهائى كردند ولى بهمان قياس مشابهت و ضمير خطابى
يا درست بگويم همان قياس دو بخشى مانند قياس چينى و روش نوبختى بس كردند و راه را
اين مىدانستند كه از آشكارا به نهان پى برند و يك نوع تشبيه و آنالوژى را كافى
بدانند. همه اينها براى اين بود كه راه فلسفه را نگيرند و از دژ پولادين دين بيرون
نشوند.
خردهگيريها كه برخى از آنها مانند ابو النّجا و ابن تيميه و ابن صلاح
و سيوطى از منطق كردند بر مسائل مسلم منطقى وارد نبود يا اينكه از پارهاى از
مسائل فلسفى و مقولات كه نزد ارسطو حكم مثال را در منطق داشته است خرده مىگرفتند
و يا اينكه اعتراضات آنها روى نرسيدن به كنه مسائل منطقى بوده است.
فقيهان و اهل شريعت هم براى رسيدن به اين نوع مسائل غير منصوص، خود
منطقى ساختند كه قياس فقهى باشد و استحسان و مصالح مرسل و اصول عملى، و آنها به
ويژه
نام کتاب : المسائل الغريبة العشرينية نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 13