نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 86
فصل نهم در كيفيت شناسايى آنچه كه محمول آن نسبت به موضوع آن علت
ندارد، و در استقراء و آنچه ايجاب مىكند، و در تجربه و آنچه ايجاب مىكند
(96) ممكن است سئوال شود كه هرگاه بين محمول و موضوع، از نظر تحقّق
در متن واقع، علتى وجود نداشته باشد چگونه مىتوان نسبت بين آنها را بيان كرد؟ مىگوييم:
اگر ثبوت محمول براى موضوع خودبهخود بيّن باشد نيازى به بيان نخواهد بود و در اين
صورت از اين جهت كه نسبت محمول به موضوع به خاطر ذات موضوع است و ذات موضوع مواصلت
به محمول را ايجاب مىكند به ثبوت محمول براى موضوع يقين حاصل مىشود و مواصلت و
وجوب آن از آن حيث كه واجب شده است شناخته مىشود و لذا علم حاصل يقينى خواهد بود.
امّا اگر ثبوت محمول براى موضوع خودبهخود بيّن نباشد، البته در اين
صورت حصول علم يقينى زوالناپذير نسبت به آن ممكن نخواهد بود: زيرا هرگاه حدّ اوسط
سبب ثبوت محمول بر موضوع نباشد، نمىتوان از آن علم يقينى حاصل كرد؛ و اگر آنچه را
كه سبب ثبوت محمول بر موضوع است حدّ اوسط قرار دهيم، پس در واقع سبب را حدّ اوسط
قرار دادهايم و اين محال است، زيرا فرض كرده بوديم كه ثبوت محمول بر موضوع سبب
ندارد. بنابراين اينگونه امور يا بايد خودبهخود بيّن باشند يا از طريق استقراء
بيان شوند. و اگر از طريق استقراء بيان شوند از دو حال خارج نيست: يا وجود نسبت
محمول به جزئيات موضوع خودبهخود بيّن و بدون سبب است، چه استقراء اين نوع را
تبيين مىكند؛ و يا وجود نسبت محمول به جزئيات موضوع سبب دارد. و اگر ثبوت محمول
بر موضوع در هريك از جزئيات بيّن باشد، يا بيّن بودن آن فقط از طريق حس است، كه در
اين صورت ايجاب دوام نكرده و امكان زوال را رفع نمىكند و از اين نوع مقدّمات يقين
حاصل نمىشود. و يا اين بيّن بودن ناشى از عقل است، كه اين قسم امكانپذير نيست 85، زيرا ممكن نيست اين محمول [كه عقل
براى جزئيات بديهى مىداند] ذاتى به معناى مقوّم باشد: زيرا همانطور كه پس از اين
خواهد آمد، امر ذاتى به معناى مقوّم در حقيقت مطلوب نبوده و وجود آن براى موضوع
خود بيّن است. يا [اين محمول] امرى عرضى است- و بدون ترديد چنين امرى از اعراض
لازم كلّىاى است كه بر جزئيات حمل مىشود زيرا حمل اين عرض بر هريك از جزئيات
صحيح است- پس اين عرض، لازم يكى از معانى ذاتى
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 86