و يا گاهى به هنگام حصرهاى منطقى، قسيم كلام خود را نياورده است:
/ 218 گاه شارح در نقد خود بر شيخ دچار كژ فهمى شده است، همچو نقد
شيخ در حصول دايره.
«و لا بدّ من إقامة الحجّة على إمكان ثبات أحد طرفيه مع حركة طرفه
الآخر.»/ 120
روش شرح اسفراينى
شارح در پارهاى از موارد، جهت تفسير كلام شيخ، به تحليل محتواى بحث
پرداخته، كه در طى آن عبارتهاى شيخ تفسير مىگردد، از اين رو به تفسير عبارات شيخ
نپرداخته است.
«و اذا عرفت ما ذكرنا لم يخف عليك ما في الكتاب.»/ 129 بيان خلاصه
فصل به جاى تفسير بند بند عبارات نجاة «هذا حاصل هذا الفصل.»/ 429 اقرار به صعوبت
مقام در فهم محتواى كلام شيخ «و بالجملة فهذا موضع مشكل.»/ 299 اجتناب از توضيح به
جهت وضوح كلام «و هو ظاهر.»/ 102 استنكاف شارح از تفسير مجدد به جهت تكرار گفتار
شيخ