نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 330
حاصل است، بلكه به ضرورت بالقياس نظام برتر نيز، احاطه علمى تحقّق
يافته است.
در ويژگى سوم به ضرورت بالغير آن نيز علم احاطى فراهم است و مىداند
كه آن غيرى كه ضرورت وجود به نظام بخشيده است، خود اوست.
هركدام از قيدهاى سهگانه منتفى شود، عنايت منتفى مىشود. آنكه علم
احاطى ندارد، عنايت ندارد. آنكه علم احاطى دارد، ولى به ضرورت بالقياس واقف نيست؛
از داشتن عنايت بركنار است. آنكه هم احاطه دارد و هم به ضرورت بالقياس، واقف است،
ولى به ضرورت بالغير، آگاه نباشد و نداند كه ضرورت غيرى از جانب كيست، علمش علم
عنايى نيست.
يك پرسش
چه لزومى دارد كه نظام جهان نظام برتر باشد؟ آنچه تاكنون به دست
آمده، اين است كه علم واجب، سبب تامّ نظام عالم هستى است. از كجا كه علم واجب، علم
به نظام احسن باشد، تا از باب عدم جواز تخلّف معلول از علت تام، ملتزم شويم كه
نظام عالم هستى نظام برتر است؟
پاسخ
بايد توجه داشت كه طبق مذهب حكماى مشّا، ما به سه نظام- كه در طول يك
ديگرند- روبهروييم: اوّل، نظام ذات كه در عين بساطت، كمال مطلق و جمال مطلق و
مستجمع همه اوصاف زيبا و همه محسّنات است. دوم نظام علمى ذات واجب الوجود كه همان
صورتهاى علمى، است.
نظام علمى از لوازم ذات واجب الوجود و پرتو تابان آن وجود بىمانند
است.
بنابراين، نظام علمى واجب الوجود كه به منزله ظلّ جميل مطلق است،
جميل است و همانطورىكه ذات را در جمال و كمال، مثل و مانندى نيست، نظام علمى ذات
هم
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 330