نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 300
حقيقى مضاف- به دو قسم تقسيم مىشود: يكى آنكه با تبدّل متعلّق خود
و تبدّل اضافه، متبدّل نمىشود. ديگرى آنكه با تبدّل متعلّق و اضافه، متبدّل
مىشود. اوّلى مانند توانايى و دومى مانند علم.
2. فرق ميان صفتهاى اضافى محض و صفتهاى حقيقى مضاف- چه با تبدّل
متعلّق خود، متبدّل باشد و چه نباشد- اين است كه اوّلى هيچگونه استقرارى در ذات
موصوف ندارد و تنها وصفى است نسبى و اضافى كه از نسبت متكرّر دو چيز به يكديگر،
حاصل مىشود؛ ولى دومى در ذات موصوف استقرار دارد و نسبى بودن و اضافه داشتن عرض
لازم يا مفارق اوست. به همين جهت است كه شيخ الرئيس مىگويد:
و كونك قادرا و عالما هو كونك في حالة متقرّرة في نفسك تتبعها إضافة
لازمة أو لا حقة فأنت بهما ذو حال مضافة لا ذو إضافة محضة؛
توانا بودن و عالم بودن تو اين است كه تو در حالتى هستى كه در نفس تو
استقرار دارد و به دنبال آن، اضافهاى مىآيد كه لازم يا غيرلازم و عارض است.
بنابراين، تو با داشتن اين دو وصف، داراى حالتى مضاف مىباشى نه داراى اضافه محض.
گويا مقصود شيخ الرئيس از اضافه لازم و لا حق، اشاره است به فرق ميان
علم و توانايى؛ چراكه طبق بيان گذشته وى اضافه علم به معلوم، اضافه لازم و اضافه
توانايى به مقدور، اضافه غيرلازم است. اوّلى، اوّلا و بالذات، اضافه به معلومهاى
جزئى دارد و به همين جهت است كه با تبدّل معلوم، متبدّل مىشود؛ ولى دومى، ثانيا و
بالعرض، اضافه به معلومهاى جزئى دارد و با تبدّل مقدورهاى جزئى، متبدّل نمىشود.
مضاف حقيقى و مشهورى
اكنون كه بحث درباره صفتهاى حقيقى و اضافى و اقسام آنها به پايان
رسيد و معلوم شد كه كدام يك براى واجب الوجود، جايز و كدام يك ممتنع است، جا دارد
كه
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 300