نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 25
خود را بالذات، تعقّل مىكند و از آنجا كه ذات او علت تامّه موجودات
ديگر است و علم تام به علت تام، مستلزم علم تام به معلول است، او به جميع ماسواى
خويش- چه در سلسله طولى و چه در سلسله عرضى- علم احاطى تام دارد.
فصل شانزدهم
در اين فصل، سخن درباره اين است كه براى علم و ادراك، از حيث نفس
ادراك و از حيث مدرك و از حيث مدرك، اقسامى است.
اقسام ادراك، عبارت است از: احساس، تخيّل، توهّم و تعقّل. بديهى است
كه شريفترين اقسام ادراك، تعقّل است.
مدرك، اگر ادراكش فعلى است، فاعل و اگر ادراكش انفعالى است، منفعل
است.
بديهى است مدركى كه ادراكش فعلى و به همين جهت، فاعل اشياست، از
مدركى كه ادراكش انفعالى و منفعل از اشياست، اشرف است.
مدرك، اگر معقول باشد، از مدركى كه منغمس در ماده است، اشرف است.
واجب الوجود از هر سه حيث برترى دارد؛ چرا كه ادراكش عقلى و ذاتش
فاعل و مدركش معقول است.
فصل هفدهم
در اين فصل، به دفع اين اشكال پرداخته است كه بنابر محال بودن اتحّاد
عاقل و معقول و بنابر اينكه واجب الوجود، تمام چيزها را تعقّل مىكند، لازم
مىآيد كه تمام صورتهاى عقلى اشيا، متقرّر و مرتسم در ذات او باشد و اين، مستلزم
كثرت است و با توحيد ذات، سازگار نيست.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 25