responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 23

افزوده شدن هيدروژن به آن، آب گردد.

او در اين فصل، اتحاد دو شى‌ء را سخن شاعرانه و غير معقول ناميده است (قول شعرى غير معقول). البته اگر مراد، اتحاد دو ماهيّت باشد، از شاعرانه هم شاعرانه‌تر است؛ چرا كه اگر هر دو شى‌ء، موجودند، اتحادى صورت نگرفته و اگر يكى از آنها موجود و ديگرى معدوم است، باز هم آن دو شى‌ء، متّحد نشده‌اند.

فصل دوازدهم‌

در آخرين فصل اين بخش تحت عنوان «تذنيب» به نتيجه‌گيرى پرداخته و رابطه عاقل و معقول را اين‌گونه بيان كرده كه معقول در ذات عاقل، متقرّر مى‌شود.

اين، همان نظرّيه علم ارتسامى است. در حقيقت، صورت‌هاى معقولى، جلايايى هستند كه در نزد قوّه عاقله از راه ارتسام جلوه‌گر مى‌شوند.

علت اين‌كه صورت‌هاى عقلى را «جلايا» ناميده، اين است كه آنها صورت‌هايى‌اند كه به يقين با واقع خويش مطابقت دارند و از كاشفيّت دقيق و قطعى برخوردارند و اگر كاشفيّت نداشتند، جلايا نبودند.

گزارش تفصيلى بخش سوم‌

ده فصل از اين نمط، يعنى از فصل سيزدهم تا بيست‌ودوم، به اين بخش اختصاص دارد؛ چرا كه لازم است به لحاظ اين‌كه محور اصلى اين نمط، بحث درباره مجرّدات است، درباره علم مجرّد- به ويژه علم واجب كه فوق همه مجرّدات است- بحث شود. بحث درباره علم واجب الوجود، يكى از مشكل‌ترين مباحث فلسفى و كلامى است و براى همين است كه قائلان به اثبات علم، در برابر قائلان به انكار، راه‌هاى مختلف پيموده و اقوال متعدّدى اظهار كرده‌اند. كمتر مسئله‌اى در فلسفه و كلام، اين‌همه مورد اختلاف و چون‌وچرا واقع شده است. تقريبا همه فيلسوفان و

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست