[2] . «أنّ» و پس آن، مؤوّل به مصدر و فاعل «يظهر» است.
[3] . از آنجا كه بر سر خبر موصول، «فاء» آورده مىشود؛ مانند
«الّذي يأتيني فله درهم»، در اينجا هم بر سر خبر «أنّ» «فاء» درآمده است؛ چرا كه
«ما» هرچند مضافاليه است؛ ولى مضاف و مضافاليه به منزله يك كلمهاند. چنين
جملههايى در قوّه جمله شرطيّهاند.
[4] . جمله «يتقرّر فيها ...» جمله وصفيّه است. موصوف آن، «ذات»
است.
[6] . اين فصل، نتيجه فصلهاى پنجگانهاى است كه درباره نفى اتحاد
عاقل و معقول، آورده شد.
[7] . ما «الجلايا العقليّة» را كه به معناى مدركهاى بالذاتند و
از مدركهاى بالعرض به طور يقين حكايت مىكنند به «نمادهاى عقلى» ترجمه كرديم؛ چرا
كه مدرك بالذات، نمودى است روشن و آشكار از مدرك بالعرض.
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 190