responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 146

بايد گفت: چنان‌كه از نظر شيخ الرئيس، اتّصال محذورى ندارد، بايد از نظر او اتحاد هم محذورى نداشته باشد.

در اين‌جا باز هم اضافه مى‌كنيم كه اگر منظور از اتحاد، اتحاد ماهيّات باشد، درست نيست؛ ولى اگر منظور اتحاد وجودى باشد، مانعى نيست.

نفى اتحاد عاقل‌ها

از آن‌جا كه شيخ الرئيس با دغدغه‌اى كه دارد، اتحاد نفس را با عقل فعّال، نفى مى‌كند، بايد به ايشان عرض كنيم كه اگر دغدغه‌شان به جا باشد، اتحاد عاقل‌ها ممتنع است و اگر به جا نباشد، چرا اتحاد عاقل‌ها را نپذيريم؟

از نظر ايشان مانع اتحاد عاقل‌ها تكّه‌پاره شدن عقل فعّال يا كامل و واصل شدن يك‌بارگى نفس است و ما ديديم كه اينها مانع نيستند.

حال ببينيم مانع ديگرى بر سر راه اتحاد عاقل‌ها هست يا نيست؟

اگر مقصود از اتحاد عاقل‌ها اتحاد ماهوى آنهاست، صحيح نيست. بارها گفته‌ايم كه ماهيّت، خاستگاه كثرت است و اتحاد ماهوى آنها ممكن نيست و اگر مقصود، اتحاد وجودى آنها باشد، به اين معنا كه ماهيّت نفس و ماهيّت عقل، موجود به وجود واحد شوند، پذيرش آن دشوار است. چگونه مى‌توان گفت: نفس و عقل، موجود به وجود واحدند؟ مگر اين‌كه بگوييم: انّيّت نفس در انّيّت عقل فعّال، فانى و مستهلك مى‌شود.

آخرين سخن شيخ الرئيس‌

او سرانجام، به سراغ اتحاد نفس با عقل مستفاد رفته، مى‌گويد:

على أنّ الإحالة في قولهم: إنّ النّفس النّاطقة هي العقل المستفاد حين ما يتصوّر به قائمة بحالها.

در حقيقت، مى‌خواهد بگويد: محذور اتحاد نفس با عقل فعّال، تنها تكّه‌پاره شدن‌

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 146
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست