نام کتاب : شرح الإشارات و التنبيهات نویسنده : الرازي، فخر الدين جلد : 0 صفحه : 67
از آنجا كه برهان «فصل و وصل» مبتنى بر پذيرش مقدّماتى است از جمله:
پيوستگى جسم طبيعى، و عدم تأليف آن از اجزاء لا يتجزّا؛ ابن سينا اوّل به تحقيق در
حقيقت جسم و ابطال جزء لا يتجزّا پرداخته است. با اينكه فخر رازى در بيشتر آثارش
همچون ديگر متكلّمان به تأليف جسم از اجزاء لا يتجزّا معتقد شده و آن را يكپارچه و
پيوسته ندانسته است [1]؛
امّا در شرح اشارات فقط به ذكر دلايل مخالفان و موافقان اكتفا كرده و از جانبدارى
نسبت به يك طرف پرهيز كرده است. يعنى او اوّل به تبيين دليل شيخ الرّئيس مبنى بر
ابطال جزء لا يتجزّا پرداخته است، ولى بعد از راه تحليل حركت و اثبات وجود آن در
زمان حال، جزء لا يتجزّا را اثبات كرده است. امّا تمايل خودش را به قول دوّم اظهار
نمىكند و استقصاى كلام را در اين مورد به كتابهاى ديگرش موكول مىكند [2].
برهان فصل و وصل
شيخ الرّئيس پس از ابطال قول به تأليف جسم از اجزاء لا يتجزّا بر
پيوستگى جسم دليلى اقامه نمىكند و آن را با اعتماد به حواسّ (كما هو عند الحسّ)
مىپذيرد [3]، و پس از پذيرش اتّصال و پيوستگى جسم
طبيعى بر تركّب جسم از هيولا و صورت چنين استدلال مىكند:
«دانستى كه جسم داراى مقدار ثخين [حجمپيوسته است. و بر اين جسم
پيوسته گاهى انفصال و جدايى عارض مىشود. و مىدانى چيزى كه به خودى خود پيوسته
است [يعنى صورت جسميّةغير از چيزى است كه پذيراى پيوستگى و گسستگى است. و خود
پيوستگى نمىتواند پذيراى هم پيوستگى و هم گسستگى باشد. [هيچ ضدّى پذيراى ضدّ خود
نيست. بنابر اين قوّه پذيراى اين دو وصف چيزى غير از پيوسته بالفعل يعنى هيئت و
صورت جسميّه آن جسم است.
بلكه آن قوّه غير از متّصل بالذّاتى است كه در هنگام انفصال معدوم
مىشود و متّصل ديگرى به وجود مىآيد و هنگام بازگشت اتّصال دوباره همانند اوّلى
از نو پديد مىآيد [4]».
صدر الدّين شيرازى، «تعليقات بر الهيّات شفا»؛ چاپ سنگى، تهران
1303 ه؛ ص 9- 58.
[1] - ر. ك: «المباحث المشرقيّة»؛ چاپ دوّم، قم (انتشارات بيدار)
1411 ق.؛ ج 2؛ ص 41؛ و «المحصّل»، در: خواجه نصير الدّين طوسى؛ تلخيص المحصّل ...؛
به اهتمام آقاى عبد اللّه نورانى؛ بيروت؛ 1985 م؛ ص 7- 184.