نام کتاب : شرح الإشارات و التنبيهات نویسنده : الرازي، فخر الدين جلد : 0 صفحه : 61
«شرح عيون الحكمة» را در اواخر عمرش نوشته و اينها سراسر كلام و
فلسفه است. ثالثا آثار قرآنى و تفسيرى او و بخصوص «تفسير كبير» او پر از مطالب
كلامى و فلسفى است.
برخى ديگر براى رفع تعارض فقط آثارى را كه بيشتر جنبه كلامى دارد، و
در آنها فخر رازى از فلاسفه فاصله گرفته است، را مبيّن اعتقادات واقعى و شخصى او
مىدانند، ولى درباره آثارى مانند «المباحث المشرقيّة» و «المحصّل» كه به سبك
كتابهاى فلسفى تأليف شده است معتقدند كه آنها را به قصد اثبات نظر فلاسفه ننوشته،
بلكه هدف او فقط نقل آراء ايشان بوده است.
مطالعه ظاهرى كتاب «المباحث المشرقيّة» كه در آن مسائل به شيوه كاملا
فلسفى مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته ممكن است اجازه چنين قضاوتى را در بدو امر به
ما بدهد، بخصوص كه خود فخر رازى هم در مقدّمه اين كتاب اظهار مىدارد: هدف او از
تأليف اين كتاب آن بوده كه مىخواسته آنچه در كتابهاى پيشينيان ديده و يا خوانده
است، در هر باب لباب و چكيده آن را برگزيند. پس از تبيين و ترتيب مطالب، آنها را
تأييد يا نقض كند. بر آنها شكهاى جدّى و اعتراضهاى مشكل وارد سازد، و بعد اگر
بتواند از آن ايرادها جواب كافى و شافى بدهد. او مصمّم است در اين كتاب نه بىجهت
با پيشينيان مخالفت كند و نه خود را ملزم به تقليد و تبعيّت از آنها بداند، بلكه
بكوشد تا راه اعتدال در پيش گرفته و قول بهتر را برگزيند
[1]. امّا با همه اينها حتّى در مورد همين كتاب هم توجّه به چند نكته
لازم است:
1- هرگز نمىتوان «المباحث المشرقيّة» را يك اثر فلسفى خالص از نوع
فلسفه مثلا فارابى يا ابن سينا دانست، كه هدف آن توضيح يا تكميل يا اصلاح فلسفه
مشّائى است. بلكه فلسفهاى كه او در اين كتاب عرضه داشته است، فلسفهاى از نوع
خاصّ و به شدّت متأثّر از آراء كلامى است كه در آن اصول و براهين فلسفى تا آنجا
مورد قبول و اعتبارند كه با عقايد كلامى در تعارض نباشد و إلّا هر جا ميان قواعد
فلسفى با مبانى كلام اشعرى تعارضى روى دهد او جانب متكلّمان را مىگيرد و آراء
فلاسفه را مورد تخطئه قرار مىدهد. او در همين اثر به ظاهر فلسفى در مسائل مهمّى
از قبيل: اثبات هيولى، اثبات صور نوعيّة؛ امتناع اجتماع فعل و قبول در شىء بسيط؛
عينيّت وجود و ماهيّت در واجب؛ مسبوقيّت حادث به مادّه؛ قاعده «الواحد لا يصدر عنه
إلّا الواحد» و امتناع صدور كثير از واحد و امثال اينها، به خاطر جانبدارى از آراء
متكلّمان اشعرى به ابطال اصول مورد اتّفاق فلاسفه مىپردازد.
2- او در كتاب «اعتقادات فرق المسلمين و المشركين» مىگويد كه
كتابهائى از قبيل: «نهاية العقول» و «مباحث المشرقيّة» و «ملخّص» و «شرح اشارات» و
چند اثر ديگر را در ردّ بر فلاسفه نوشته