نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 361
دية كشتن را بدهد و اگر نرمة گوش او را ببرد احوط اين است كه با او صلح نمايد.
« سوّم »: تمام بينى يا نرمة بينى كسى را ببرد.
« چهارم »: زبان كسى را از بيخ ببرد و اگر مقدارى
از آن را ببرد بايد به نسبت مخارج حروفى كه جهت قطع زبان از بين رفته است
ملاحظه نمايند و ديه تمام را نسبت به مخارج حروف تقسيم كنند و نسبت آن
مقدار را بدهد و اولى اين است كه با مقدارى كه در ملاحظة مساحت يعنى نصف يا
ثلث يا ربع و مانند اينها واجب مىشود ملاحظه نموده هركدام بيشتر است آن
را بدهد.
« پنجم »: تمام دندانهاى كسى از بين برود و
درصورتى كه بعضى از دندانها از بين ببرود درصورتى كه صاحب دندان مرد باشد
بايد براى هر دندانى از دندانهاى جلو كه دوازده عدد است پانصد درهم ديه
بدهد و براى هر يك از دندانهاى ديگر كه هيجده عدد است دويست و پنجاه درهم
بدهد و اگر زن باشد دية آن تا به مقدارى كه به ثلث ديه نرسد با دية مرد
مساوى است و درصورتى كه به ثلث برسد دية دندانهاى او نصف دية دندانهاى
مرد است.
« ششم »: هر دو دست كسى را از بند جدا كند و اگر يك دست را از بند جدا كند، بايد نصف دية كشتن مثل او را بدهد.
« هفتم »: ده انگشت كسى را ببرد و دية انگشت ابهام ثلث دية دست و دية ساير انگشتها سدس است و ديه در زن اگر به ثلث برسد نصف دية مرد است.
« هشتم »: هر دو پستان زنى را ببرد و اگر يكى از آنها را ببرد، بايد نصف دية كشتن او را بدهد.
« نهم »: هر دو پاى كسى را تا مفصل يا همة ده انگشت پا را ببرد و دية انگشت پا مثل دية آن انگشت از دست است.
« دهم »: تخمهاى مردى را از بين ببرد.
«ى ازدهم »: طورى به كسى آسيب برساند كه عقل او
از بين برود. و اگر پشت كسى را طورى بشكند كه ديگر درست نشود بايد تمام ديه
را بدهد اگرچه احوط اين است كه رجوع به صلح شود. (مسألة 2809 ) - اگر اشتباهاً كسى را بكشد بايد علاوه بر ديه كه در مسألة « 2809 »
گفته شد خود قاتل يك بنده آزاد كند و اگر نتواند بنده آزاد كند دو ماه
پىدرپى روزه بگيرد و اگر اين را هم نتواند شصت فقير را سير كند و اگر
عمداً و به ناحق بكشد، در صورت عفو يا گرفتن ديه بايد دو ماه روزه بگيرد و
شصت فقير را سير كند و يك بنده را آزاد نمايد. (مسألة 2810 ) - كسى كه سوار حيوان است، اگر كارى
كند كه آن حيوان به كسى آسيب برساند، ضامن است. و نيز اگر ديگرى كارى كند
كه حيوان به سوار خود يا به كس ديگر صدمه بزند ضامن مىباشد. (مسألة 2811 ) - اگر انسان كارى كند كه زن حامله
سقط كند، و آن سقط آزاد و محكوم به اسلام باشد چنانچه چيزى كه سقط شده
نطفه باشد ديهاش بيست مثقال شرعى طلاى سكهدار است، كه هر مثقال آن 18 نخود مىباشد و اگر علقه يعنى خون بسته باشد چهل مثقال. و اگر مضغه يعنى پارة گوشت باشد، شصت مثقال و اگر استخوان شده باشد،
نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 361