نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 317
(مسألة 2524 ) - زنى كه نه سالش تمام شده و يائسه
نيست، اگر صيغه شود، مثلاً يك ماهه يا يك ساله شوهر كند، چنانچه شوهرش با
او نزديكى نمايد و مدت آن زن تمام شود يا شوهر مدت را به او ببخشد بايد
عدّه نگهدارد پس اگر حيض مىبيند بايد به مقدار دو حيض عدّه نگهدارد و
شوهر نكند واگر حيض نمىبيند، چهل و پنج روز از شوهر كردن خوددارى نمايد.
درصورتى كه آبستن باشد احتياط واجب آن است كه به هر كدام از زائيدن يا چهل و
پنج روز كه بيشتر است عدّه نگهدارد. (مسألة 2525 ) - ابتداى عدّ طلاق از موقعى است كه
خواندن صيغ طلاق تمام مىشود، چه زن بداند طلاقش دادهاند يا نداند، پس
اگر بعد از تمام شدن عدّه بفهمد كه او را طلاق دادهاند، لازم نيست دوباره
عدّه نگهدارد.
عدّه زنى كه شوهرش مرده (مسألة 2526 ) - زنى كه شوهرش مرده درصورتى كه
آزاد است اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عدّه نگهدارد يعنى از
شوهر كردن خوددارى نمايد اگرچه يائسه يا صغيره باشد، يا شوهرش با او
نزديكى نكرده باشد، و اگر آبستن باشد بايد تا موقع زاييدن عدّه نگهدارد،
ولى اگر پيش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچهاش به دنيا آيد، بايد تا چهار
ماه و ده روز از مرگ شوهرش صبر كند، و اين عدّه را عد وفات مىگويند. (مسألة 2527 ) - زنى كه در عد وفات مىباشد حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بكشد و همچنين كارهاى ديگرى كه زينت حساب شود بر او حرام مىباشد. (مسألة 2528 ) - اگر زن يقين كند كه شوهرش مرده و
بعد از تمام شدن عد وفات شوهر كند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعداً مرده
است، بايد از شوهر دوم جدا شود و بنابر احتياط در صورتى كه آبستن باشد، تا
مقدار زائيدن براى شوهر دوم عدّه طلاق و بعد براى شوهر اول عد وفات
نگهدارد، و اگر آبستن نباشد، براى شوهر اوّل عد وفات و بعد براى شوهر دوم
عدّ طلاق نگهدارد. (مسألة 2529 ) - ابتداى عدّة وفات درصورتى كه شوهر زن غائب يا در حكم غائب باشد از موقعى است كه زن از مرگ شوهر مطلع شود. (مسألة 2530 ) - اگر زن بگويد عدّهام تمام شده، با دو شرط از او قبول مىشود: « اول »: آنكه بنابر احتياط مورد تهمت نباشد. « دوم »: از طلاق يا مردن شوهرش به قدرى گذشته باشد كه در آن مدت، تمام شدن عدّه ممكن باشد.
طلاق بائن و طلاق رجعى (مسألة 2531 ) - طلاق بائن آن است كه بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع كند يعنى بدون عقد او را به زنى قبول نمايد و آن بر پنج قسم است: « اول »: طلاق زنى كه نه سالش تمام نشده باشد. « دوم »: طلاق زنى كه يائسه باشد. « سوم »: طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد. « چهارم »: طلاق سوم زنى كه او را سه دفع طلاق دادهاند. « پنجم »: طلاق خلع و مبارات، و احكام اينها بعداً گفته خواهد شد. و غير اينها طلاق رجعى است، به
نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 317