نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 275
احكام صلح (مسألة 2168 ) - صلح آن است كه انسان با ديگرى
سازش كند كه مقدارى از مال يا منفعت مال خود را ملك او كند، يا از طلب يا
حق خود بگذرد، كه او هم در عوض، مقدارى از مال يا منفعت مال خود را به او
واگذار نمايد يا از طلب يا حقى كه دارد بگذرد. بلكه اگر بدون آنكه عوض
بگيرد مقدارى از مال يا منفعت مال خود را به كسى واگذار كند، يا از طلب يا
حق خود بگذرد، باز هم صلح صحيح است. (مسألة 2169 ) - كسى كه مالش را به يكديگر صلح
مىكند بايد بالغ و عاقل باشند و قصد صلح داشته، و كسى او را مجبور نكرده
باشد و بايد سفيه هم نباشد. (مسألة 2170 ) - لازم نيست صيغ صلح به عربى خوانده شود، بلكه با هر لفظى كه بفهماند باهم صلح و سازش كردهاند صحيح است. (مسألة 2171 ) - اگر كسى گوسفندهاى خود را به
چوپان بدهد كه مثلاً يك سال نگهدارى كند و از شير آن استفاده نمايد و
مقدارى روغن بدهد، چنانچه شير گوسفند را در مقابل زحمتهاى چوپان و آن روغن
صلح كند صحيح است، بلكه اگر گوسفند را يك ساله به چوپان اجاره دهد كه از
شير آن استفاده كند و در عوض، مقدارى روغن بدهد نيز صحيح است. (مسألة 2172 ) - اگر كسى بخواهد طلب يا حق خود را
به ديگرى صلح كند، در صورتى صحيح است كه او قبول نمايد، ولى اگر بخواهد از
طلب يا حق بگذرد قبول كردن او لازم نيست. (مسألة 2173 ) - اگر انسان مقدار بدهى خود را
بداند و طلبكار او نداند، چنانچه طلبكار طلب خود را به كمتر از مقدارى كه
هست صلح كند، مثلاً پنجاه تومان طلبكار باشد و طلب خود را به ده تومان صلح
نمايد، زيادى براى بدهكار حلال نيست، مگر آن كه مقدار بدهى خود را به او
بگويد و او را راضى كند، يا طورى باشد كه اگر مقدار طلب خود را مىدانست
باز هم به آن مقدار صلح مىكرد. (مسألة 2174 ) - اگر بخواهند چيزى را كه از يك
جنس، و وزن آنها معلوم است به يكديگر صلح كنند، احتياط واجب آن است كه وزن
يكى بيشتر از ديگرى نباشد، ولى اگر وزن آنها معلوم نباشد، اگرچه احتمال
دهند كه وزن يكى بيشتر از ديگرى است و صلح نمايند صحيح است. (مسألة 2175 ) - اگر دو نفر از يك نفر طلبكار
باشند يا دو نفر از دو نفر ديگر طلبكار باشند و بخواهند طلبهاى خود را به
يكديگر صلح كنند، چنانچه طلب آنان از يك جنس و وزن آنها يكى باشد، مثلاً
هر دو ده من گندم طلبكار باشند، مصالح آنان صحيح است، و همچنين است اگر جنس
طلب آنان يكى نباشد، مثلاً يكى ده من برنج و ديگرى دوازده من گندم طلبكار
باشد، ولى اگر طلب آنان از يك جنس و چيزى باشد كه معمولاً با وزن يا پيمانه
آن را معامله مىكنند، در صورتى كه وزن يا پيمان آنها مساوى نباشد، مصالح
آنان اشكال دارد. (مسألة 2176 ) - اگر از كسى طلبى دارد كه بايد
بعد از مدتى بگيرد، چنانچه طلب خود را به مقدار كمترى صلح كند و مقصودش
اين باشد كه از مقدارى از طلب خود گذشت كند و بقيه را نقد بگيرد اشكال
ندارد. و اين حكم درصورتى كه طلب از جنس طلا يا نقره يا جنس ديگرى باشد كه
با وزن يا پيمانه فروخته مىشود، و اما در غير آنها براى طلبكار جائز است
كه طلب خود را به بدهكار يا غير آن به كمتر از طلب صلح نموده يا بفروشد
چنانكه در مسأله « 2297 » خواهد آمد. (مسألة 2177 ) - اگر دو نفر چيزى را با هم صلح
كنند، با رضايت يكديگر مىتوانند صلح را به هم بزنند، و نيز اگر در ضمن
معامله براى هر دو يا يكى از آنان حق به هم زدن معامله را قرار داده باشند،
كسى كه آن حق را دارد مىتواند صلح را به هم بزند.
نام کتاب : توضيح المسائل (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 275