نام کتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 226
چگونه مرا به خود وامىگذارى در صورتيكه از من كفالت فرمودى؟ و چگونه
شكست خورم در صورتيكه تو ياور منى؟ يا چگونه نااميد شوم در صورتيكه نوازشگر
منى...»
و در شامگاه روز تاسوعا، هنگاميكه ارتش اموى ستمگر به سوى چادرهاى
امام حسين عليه السلام پيشروى كرد و امام از آن آگاهى يافت، از برادرش اباالفضل
العبّاس عليه السلام درخواست نمود تا از دشمن مهلتى بخواهد براى تجديد پيمان او و
يارانش با قرآن كريم و شب زندهدارى آخرين شب زندگانيشان با برپايى نماز و قرائت
قرآن و دعا.
چنانكه دشمنان- پيشاز دوستان- شبعاشورا رااينگونه توصيف كرده بودند
كه، از چادرهاى امام حسين عليه السلام و يارانش نجواى تضرّع و زارى به بارگاه حقّ
تعالى، پرستش و دعا را مىشنيدهاند.
حتّى در آخرين لحظات كه شدّت خونريزى، هرگونه توانايى را از امام
گرفته بود، سيّدالشّهدا، از ياد خدا يك لحظه باز نايستاد و چنين فرمود:
«صَبْراً عَلى قَضائِكَ يا رَبِّ، لَاإِلهَ سِواكَ»
[1]
. «صبر بر تقديراتت پروردگارا! اى كه هيچ معبود به حقّى جز تو نيست.»
امام حسين عليه السلام كيست؟
آرى، گوهر مقدّس امام حسين عليه السلام، شناخت خداوند متعال؛