responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 159

بناسٍ لك قتلك بالظنّة، وأخذك بالتهمّة، وإمارتك صبيّاً يشرب الشراب، ويلعب بالكلاب، ما أراك إلّاقد أوبقت نفسك، وأهلكت دينك، وأضعت الرعيّه... والسّلام» [1]

«اى معاويه! تا مى‌توانى با من مكر كن، به دينم سوگند از دير زمان با صالحان مكر مى‌كردند. اميدوارم دسيسه تو جز خودت را زيان نرساند و جز عمل تو را تباه نسازد.

هرچه دانى با من مكر كن. از خدا بترس اى معاويه! بدان كه خدا را كارنامه‌اى است كه هيچ كوچك و بزرگ را فرونمى گذارد جز اينكه همه را به حساب مى‌آورد. بدان كه خدا كشتار از روى بدبينى و گرفتار ساختن از روى تهمت تو را فراموش نكرده و نيز فرمانروا كردن تو كودكى را كه شراب مى‌نوشد و سگ بازى مى‌كند از ياد نخواهد برد.

من تو را نمى‌بينم جز اين كه خود را هلاك و دينت را نابود و زير دستان خود را تباه ساخته‌اى. و السلام.»

زمينه سازى براى انقلاب‌

شايد اين مرحله در اواخر حيات معاويه بود كه امام حسين عليه السلام در مكّه مكرّمه، در ايام حجّ، هر كسى را كه پيوندى با رسول اكرم صلى الله عليه و آله- از ياران پيامبر- داشت، گردآورد و شايد 70 نفر از آنها حضور بهم رساندند، علاوه بر آن تابعين- كه نزديك به 400 نفر از آنها گرد آمدند-


[1] - فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام، ترجمه على مؤيّدى، ص 287، پاورقى.

نام کتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 159
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست