responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 60

مرگ فرزند كوچك خويش احساس اضطراب و اندوه نمى‌كند!

5- برخى از حاجيانى كه ميان مكّه و مدينه رفت و آمد مى‌كردند، خوابيدن در مسجد النبى صلى الله عليه و آله را بر كرايه كردن محلّى براى خواب، ترجيح مى‌دادند. يك بار يكى از آنان خفته بود و امام صادق در كنارش نماز مى‌گزارد. چون مرد بيدار شد كيسه پولش را نيافت. ناگهان متعرّض امام كه نمى‌شناختش شد و به آن‌حضرت گفت: تو كيسه پول مرا دزديدى!

امام از او پرسيد: چقدر پول در آن بود؟

مرد پاسخ داد: هزار دينار

امام او را به منزل خويش برد و هزار دينار به وى داد.

مرد رفت و پس از چندى كيسه پول خود را كه در آن هزار دينار بود پيدا كرد. بنابراين پولى را كه از امام گرفته بود، با پوزش و عذر بسيار نزد آن‌حضرت آورد، امّا ايشان از گرفتن پول خوددارى كرد و فرمود: چيزى كه از دستانم بيرون آمد ديگر به سوى من بازنگردد!

مرد از نزد امام خارج شد و از مردم پرسيد: اين مرد كيست؟ به او گفتند: او جعفر بن محمّد است. مرد گفت: چنين كسى نا گزير بايد چنين رفتارى داشته باشد! [1]

پايدارى و درستكارى‌

1- امام جعفر بن محمدالصادق عليه السلام را فرزندى بود به نام «اسماعيل».


[1] - الامام الصادق- علّامه مظّفر، ج 1، ص 258.

نام کتاب : زندگانى رئيس مذهب تشيع حضرت جعفر بن محمد(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 60
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست