نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 25
از طريق بيت المال، امّت را به خواب عميق فرو مىبرد و اگر آنان در
مقابل وى سر تسليم فرو نمىآوردند با چيزى كه آن را سربازان عسل ناميده بود، از
پاى در مىآورد. در واقع او از طريق مسموم ساختن آب يا خوراك مخالفانش، آنان را از
صحنه مبارزه بيرون مىراند. چنان كه همين حيله را بر ضد امام حسن عليه السلام نيز
به كار بست و از طريق همسر جنايتكار آنحضرت، وى را مسموم و شهيد كرد. معاويه از
به كار بستن حيله و نيرنگ بر ضد بزرگ مردانى كه سر تسليم در برابر مال و منصب فرو
نمىآوردند هيچ گاه كوتاهى نمىكرد.
وى با توسّل به همين مكر و نيرنگ يكى از سران بزرگ شيعى، يعنى حجر بن
عدّى، صحابى بزرگ پيامبر صلى الله عليه و آله را از پاى در آورد. او حجر و يارانش
را به شام فرا خواند و پيش از آنكه پاى آنان به پايتخت برسد، گروهى از سپاهيان خود
را به مقابله آنان فرستاد و ايشان را تنها به جرم اينكه پيرو على عليه السلام و
فرمانده لشكر وى بودند، به خاك و خون كشاند.
شهادت حجر، عامل مهمى در بيدارى امّت اسلامى بود. به طورى كه حتى
برخى از اصحاب بنىاميّه، همچون والى خراسان، ربيع بن زياد حارثى سر به شورش و
عصيان بر داشتند. نوشتهاند چون حجر شهيد شد، ربيع بن زياد به مسجد آمد و از مردم
خواست كه در مسجد گردآيند. چون مسلمانان جمع شدند، خود به سخنرانى ايستاد و فاجعه
شهادت حجر را به تفصيل بيان كرد و گفت: اگر در ضمير مسلمانان اندك غيرتى باشد بايد
به خونخواهى حجر شهيد بپا خيزند. حتى عايشه، كه تا ديروز در صف مخالفان على عليه
السلام جاى داشت، با شنيدن خبر شهادت حجر گفت: هشداريد
نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 25