نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 21
اسلامى را بر ضد باطلى كه تمام قواى خود را در شام گرد آورده بود،
مىشورانيد و مردم را از حوادث و فجايعى كه در صورت دسترسى معاويه به خلافت به
وقوع مىپيوست؛ بيم مىداد.
دوران زندگى امام حسن نيز به پايان مىرسد و آن امام با زهرى كه به
دستور معاويه در غذايش مىريزند، مسموم و شهيد مىشود.
پس از شهادت امام حسن سكان خلافت الهى به دست امام حسين مىافتد و
مسلمانان راستينى كه جز ستمگرى چيزى از بنى اميّه نديده بودند، به پيروى از او
گردن مىنهند. در واقع تمام همّت بنى اميّه، در نابود ساختن احساسات و مقدّسات
اسلامى امّت خلاصه مىشد.
در اوايل سال پنجاهم هجرى، امام حسين عليه السلام پيشوايى و امامت
مسلمانان را عهده دار شد. اينك بجاست كه نگاهى گذرا به اوضاع حاكم به آن روزگار در
كشور اسلامى بيفكنيم.
در سال 51 هجرى معاويه به حج رفت تا از نزديك اوضاع سياسى در مركز
حركت مخالفان خود را مشاهده كند. زيرا مكّه و مدينه همواره آشيانه صحابه و مهاجران
محسوب مىشد، و اينان خود دشمن ترين و مخالف ترين كسان با معاويه بودند.
چون معاويه از مكّه و مدينه ديدار كرد، دريافت كه انصار به گونهاى
خاص با وى دشمنى مىكنند و شديداً از خلافت وى ناخشنودند.
روزى از اطرافيان خويش پرسيد: چرا انصار به استقبال من نيامدند؟
يكى پاسخ داد: انصار آن قدر شتر نداشتند كه بر آنها سوار شوند و به
استقبال تو آيند.
نام کتاب : زندگانى سيد الشهداء امام حسين(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 21