نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 92
خلافت را به گردنت مىاندازند. آنگاه تو بنى اميّه و بنى معيط را
برگرده مردم سوار مىكنى و آنان را در غنايم بر ديگران مقدّم مىدارى پس گروهى از
گرگان عرب بر تو هجوم آورده و تو را در بسترت به قتل مىرسانند. به خدا اگر من
چنين كنم تو نيز چنان خواهى كرد و اگر تو اين كنى كه من گفتم آنان هم با تو چنان
رفتار كنند. آنگاه موهاى جلوى پيشانى عثمان را به دست گرفت و به وى گفت: هرگاه
چنين اتفاقى افتاد آنگاه سخن مرا به ياد آر. [1]
يكى از مورّخان، اوضاع حاكم بر جامعه اسلامى درعهد خلافت عثمان را
چنين توصيف مىكند: عثمان بنى اميّه را برگرده مردم سوار كرد و ولايت را به دست
آنان، سپرد و زمينهايى را كه از راه خراج به دست حكومت افتاده بود، تحت تصرّف آنها
قرار داد. در زمان خلافت عثمان، سرزمين ارمنستان به تصرّف مسلمانان درآمد و عثمان
خمس آن سرزمين را گرفت و تمام آن را به مروان بخشيد.
روزى عبداللَّه بن خالد بن اسيد، از عثمان حلّهاى- جامهاى- خواستار
شد امّا عثمان به جاى آن چهارصد هزار درهم به وى بخشيد و خلافت خود را با
بازگرداندن «حكم بن ابى العاص» و فرزندان و خانوادهاش به مدينه، پس از آنكه
پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را از آن شهر بيرون رانده بود، آغاز كرد. حال
آنكه رسول خدا هرگز شفاعت كسى را درباره آنان نپذيرفته بود چنان كه ابوبكر و عمر
هم از برگرداندن آنان به مدينه و پذيرش