responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 54

ترتيب داده بود، انجام دهند زير پاى نهادند. آنها فرمانده خود را در اردوگاهش تنها گذاردند و به سرعت بر مركبهاى خود نشستند تا عهد و پيمانى را كه خداوند عزّ وجل و رسولش براى من بر گردن آنان نهاده بود، نقض كنند. پس آن را نقض كردند و عهدى را كه خدا و رسولش بسته بودند، شكستند و براى خود ميثاقى بستند و به خاطر آن داد و فرياد سر دادند و آراى خود را بر آن جمع كردند بدون آنكه كسى از خاندان عبدالمطّلب در كار آنان دخالت يا در رأى آنان مشاركت داشته باشد و يا امرى را كه از بيعت من بر گردن آنان بود، فسخ كند.

آنان چنين كردند درحالى كه من به رسول خدا صلى الله عليه و آله مشغول بودم و با مهيا كردن او براى كفن و دفن از ساير كارها غافل بودم. چراكه، در آن هنگام، پرداختن به چنين كارى مهمتر و سزاوارتر از آن كارى بود كه ديگران بدان شتافتند.

پس اى برادر يهود! اين كارى‌ترين زخمى بود كه برقلب من وارد شد با آنكه من خود در پيشامدى ناگوار و مصيبتى دردناك بودم و در فقدان كسى سوگوار بودم كه جز خداوند تبارك و تعالى كسى را پشتيبان نداشت. پس شكيبايى پيشه كردم تا آنكه فاجعه و مصيبت بعدى به سرعت درپى آن بر من فرود آمد.

آنگاه على عليه السلام به يارانش نگاهى كرد و پرسيد: آيا اين گونه نبود؟

گفتند: چرا اى امير مؤمنان همين گونه بود كه تو خود گفتى». [1]


[1] - بحارالانوار، ج 28، ص 207.

نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست