نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 44
او را پاسخ گويم، آنگاه افزود:
من درميان شما دو چيز گرانبها برجاى مىگذارم. كتاب خدا و عترتم، اهل
بيتم را. پس بنگريد كه چگونه با آن دو رفتار مىكنيد. اين دو هرگز از هم جدا
نخواهند شد تا بر حوض بر من وارد شوند».
سپس دست على را گرفت و بالا برد و فرمود:
آيا من از خود مؤمنان نسبت به آنان اولىتر نيستم؟
مسلمانان گفتند: چرا اى رسول خدا!
پس فرمود:
هركس كه من مولاى اويم على هم مولاى اوست. خداوندا، با دوستدار او
دوستى و با دشمن او دشمنى فرماى.
آنگاه پيامبر، چادرى به على اختصاص داد و به مسلمانان فرمود كه دسته
دسته بر على وارد شوند و بر او به عنوان امير المؤمنين سلام گويند.
هريك از مسلمانان، حتّى كسانى كه همسرانشان و يا زنان مسلمانان به همراه
آنان بودند، فرمان پيامبر صلى الله عليه و آله را گردن نهادند.
سپس خداوند تعالى بر پيامبرش آيهاى فرستاد كه بيانگر پايان وحى بر
آنحضرت بود: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ
نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً)[1]
«امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام
گرداندم و اسلام را به عنوان دين و آيين براى شما پسنديدم».