نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 36
و از او درباره نامه پرسيدند. زن جريان نامه را انكار كرد. زبير
مىخواست از راه خود بازگردد كه على عليه السلام دست به شمشيرش برد و ترحّم زبير
بر آن زن را بيجا دانست و گفت: رسول خدا صلى الله عليه و آله به ما خبر داده كه آن
زن حامل نامهاى براى مكّيان است و آنگاه تو مىگويى كه او نامهاى با خود ندارد.
سپس رو به زن كرد و گفت: به خدا سوگند اگر نامه را نشان ندهى، تو را بازرسى خواهم
كرد. زن با شنيدن اين سخن، نامه را از ميان موهاى بافته شدهاش بيرون آورد و به
آنحضرت داد.
بدين گونه على عليه السلام، به فرمان رسول خدا، بر مخفى نگاه داشتن
حركت پيامبر به مكّه كمك كرد. لشكر پيامبر با 12 هزار مرد جنگى به سوى مكّه رهسپار
شد. پيامبر پرچم را به على داد كه چون به مكّه قدم نهاد فرمود: امروز، روز رحمت
است. آنحضرت در واقع بدين وسيله مىخواست مردم را از عفو عمومى كه بعد از اين
پيامبر مىخواست اعلام كند، آگاه سازد. پس از فتح مكّه پيامبر خطاب به مكّيان
فرمود: برويد كه شما آزاد شدگانيد.
بتهايى كه در خانه كعبه بودند درهم شكسته شد، زيرا پيامبر صلى الله
عليه و آله، على را بر دوش گرفت و به وى فرمان داد تا بتهاى قريش را درهم بشكند.
على نيز چنين كرد.
جنگ حُنين
مكّه آنچنان آسان فتح شد كه هيچ كدام از مسلمانان آن را به خواب هم
نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 36