responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 14

آن‌حضرت، در زمان كودكى، مرا دركنار خود پرورش داد و به سينه‌اش مى‌چسبانيد و در بسترش درآغوش مى‌داشت و تنش را به من مى‌ماليد و بوى خوش خويش را به مشام من مى‌رساند. غذا را مى‌جويد و در دهان من مى‌نهاد. دروغى در گفتار و خطايى در كردار از من نيافت و خداوند فرشته‌اى از فرشتگانش را، از هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از شير گرفته شده بود، همنشين آن‌حضرت گردانيد تا او را در شب و روز به راه بزرگواريها و خوهاى نيكوى جهان سير دهد. و من به دنبال او مى‌رفتم مانند رفتن بچّه شتر درپى مادرش. در هر روزى از خوهاى خود پرچم و نشانه‌اى برمى‌افراشت و پيروى از آن را به من امر مى‌كرد. درهر سال مدتى در حراء اقامت مى‌كرد و من او را مى‌ديدم و غير از من كسى او را نمى‌ديد و در آن هنگام اسلام در خانه‌اى جز خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله و خديجه نيامده بود و من سوّمين ايشان بودم. نور وحى و رسالت را مى‌ديدم و بوى نبوّت را مى‌بوييدم. [1]

جوان خجسته‌

او به‌تدريج بزرگ مى‌شد و درميان همسالان خود، در كردار وگفتار، چهره‌اى متمايز از آنان مى‌يافت. درهمان ايام كه سن و سالى چندان هم نداشت با دوستانش دركنار چاهى بازى مى‌كرد. ناگهان پاى يكى از آنان دركناره چاه لغزيد و پيش از آن كه در چاه افتد، على عليه السلام سر رسيد و يكى‌


[1] - نهج‌البلاغه، خطبه 234.

نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 14
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست