responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 109

رحمة اللَّه عليه، را به همراه گروهى از مسلمانان به قتل رساندند. گفتند:

پيمان شكنى نمى‌كنيم چنانكه شما پيمانتان را شكستيد و گفتند: فريب پيش نمى‌گيريم چنانكه شما پيش گرفتيد. پس بر آنان يورش بردند و همه آنان را از پاى در آوردند. من از آنان خواستم قاتلان برادرانم را به من معرفى كنند تا آنان را در مقابل بكشم سپس قرآن در ميان ما حكم كند. امّا آنان از اين خواسته سر باز زدند و با من به جنگ آمدند در حالى كه بيعت من و خون نزديك به هزار نفر از طرفدارانم به گردن ايشان بود، من نيز آنان را در مقابل اين كردار ناپسند كشتم.

آنگاه امام پس از اين بيانات از ابو برده پرسيد:

آيا تو در اين باره ترديد دارى؟

ابو برده پاسخ داد:

«من در اين باره ترديد داشتم امّا اكنون دانستم و خطاى آنان بر من آشكار گرديد. و تو هدايت شده اى و بدرست اقدام كرده اى». [1]

بدين ترتيب امام جنايات پيمان شكنان را بطور خلاصه بيان فرمود.

بار ديگر، هنگامى كه سپاهيان آن‌حضرت، و اهل جمل و بصره با يكديگر روياروى شدند، آن‌حضرت طلحه و زبير را خواست و بديشان فرمود:

«به جان خودم شما سلاح و اسب و سپاه فراهم آورده ايد. اگر براى آنچه مهيا كرده‌ايد نزد خداوند عذر و دليلى داريد، پس از خدا بترسيد


[1] - في رحاب أئمّة اهل البيت، ص 54.

نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 109
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست