نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 10
از حجاج گرد آمده بودند، حادثه شگفتآورى رخ داد:
آن زن در آخرين طوافهاى خود به دور خانه خدا نزديك ركن يمانى رسيده
بود كه به ناگاه ديوار خانه براى او از هم شكافت و گويى بانگى آهسته او را صدا زد
كه به خانه پروردگارت درون آى!
زن به درون رفت و مردم درعين شگفتى و ناباورى اين صحنه را مىديدند و
همچون حيرتزدگان فرياد سر مىدادند. درپى فرياد و غوغاى اينان ديگر زائران نيز به
سوى آنان مىآمدند و از ايشان درباره واقعهاى كه رخ داده بود پرسش مىكردند. اين
زن كيست؟! اين زن كه هماكنون طواف مىكرد نوه هاشم، دختر اسد، همسر ابوطالب، مادر
ام هانى و طالب و عقيل و جعفر است. آرى او فاطمه نام دارد.
مردم جمع شده بودند. سران و بزرگانشان نيز درميان آنان به چشم مىخوردند
... زمانى گذشت دوباره همان ديوار شكاف برداشت ... چهره حاضران از خوشى درخشيدن
گرفت. سيماى آن مولود بزرگ، كه بر دستان مادر بزرگوارش درحال تقلّا و جنب و جوش
بود، نيز مىدرخشيد!
اين رويداد در نوع خود بىنضير بود، ديوار خانه خدا بشكافد و زنى
باردار قدم به درون آن گذارد و در بيت اللَّه الحرام، اين مركز پرتو افشانى روحانى
و بركت الهى، مكانى كه از ديدگاه اعراب «مقدّسترين و محترمترين» مكانها محسوب
مىشود، كودك خود را به دنيا آورد.
اين كرامتى بود براى بنى هاشم بر قريش و براى قريش بر اعراب، چراكه
صاحب خانه كعبه آنان را بدين عنايت، به رياست و سرورى
نام کتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 10