responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : هدايتگران راه نور نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 656

سپس در اتاق سوّم را گشود و در آن هم‌ 20 نفر از تبار على و فاطمه، با موها و كيسوان پريشان، به زنجير بودند. خادم به من گفت: اميرالمؤمنين فرموده است كه اينان را بكُشى. آنگاه يكايك ايشان را به نزد من مى‌آورد و من هم آنها را گردن مى‌زدم و او هم (سرها و جنازه‌هاى آنها را) در آن چاه مى‌انداخت. نوزده نفر از آنها را گردن زده بودم و تنها پيرى از آنها باقى مانده بود. آن پير مرا گفت:

نفرين بر تو اى بدبخت! روز قيامت هنگامى كه تو را نزد جدّ ما، رسول خدا صلى الله عليه و آله‌، بياورند تو چه عذرى خواهى داشت كه شصت نفر از فرزندان آن‌حضرت را، كه زاده على و فاطمه بودند، به قتل رساندى؟ پس دو دست و شانه‌هايم به لرزه افتاد. خادم خشمناك به من نگريست و مرا از ترك وظيفه‌ام منع كرد، پس نزد آن پير آمدم و او را هم كُشتم و خادم جسد او را نيز در آن چاه افكند!!

اكنون با اين وصف كه من شصت تن از فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله را كشته‌ام، روزه و نماز من چه سودى برايم خواهد داشت حال آنكه من ترديد ندارم كه در آتش، جاودان خواهم ماند!! [1]

اوضاع دشوار دانشمندان مكتبى و مبارز

دشواريها و شكنجه‌هاى دانشمندان بزرگ و هواخواه اهل بيت نيز بسيار سخت بود. مگر آنان «شيعه» آل محمّد صلى الله عليه و آله نبودند؟! به همين دليل آنها هم بايد در بلايا و سختيها، ائمه عليهم السلام را مقتداى خويش قرار دهند.

يكى از اين دانشمندان كه دچار سخت‌ترين بلايا شد محمّد بن ابو عمير ازدى نام داشت كه در عين حال دانشمندى گرانقدر به شمار مى‌آمد. او در نزد


[1] - بحارالانوار، ج 48، ص 176- 178.

نام کتاب : هدايتگران راه نور نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 656
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست