نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 79
اين فنّاورى در اين لحظه به منصّه ظهور رسيد، نه در لحظه ديگر؟ اگر
بخواهيم نمونه آن را ظهور صنعت چاپ بدانيم مىبينيم كه ريشه آن- بدون ترديد- به
نياز آدمى باز مىگردد براى ايجاد پيوند فرهنگى كه در زمان خاصّى آغاز شد و نياز
فرهنگى فنّاورى را تفسير مىكنند و نه برعكس» [1]. به
ديگر سخن، ارزشها تمدّن را رهبرى مىكنند، نه اينكه تمدّن ارزشها را به وجود
مىآورد. پاول سيزارى مىافزايد:
«از سوى ديگر ما مىتوانيم جريانهاى ارزشى ديگرى را بيابيم. آيا
جنبشهاى آزاديبخش ملّتها كه تحت تأثير انقلابهاى 1848 م
به وقوع پيوست جريانى از اين جريانها به شمار نمىآيد» [2]؟
«پولين/Polin » گذر را اصل ارزشها مىداند و مىگويد: «پديد آوردن ارزشها، نخست
اقتضاى نفى همچيستيها [3] و سپس پديد آوردن يك مفهوم
متعالى را دارد» [4].
اگر چه در نظر گرفتن صرف گذر به عنوان اصل ارزشها با اين نظر ما
ناهمسوست كه ارزشها را همچون غرايز مادى در جان آدمى ريشهدار مىدانيم، لذا از
همين رو پرداختن به ارزشها به همچيستى از گونهاى معنوى به شمار مىآيد و البتّه
با توجّه به ذات ماديّت، اصل ارزشها تلّقى مىشود. پس آدمى يا براى خود زندگى مىكند
و يا براى ارزشهايش، و هرگاه براى ارزشهايش زندگى كند از خويشتن مادّى خود به سوى
ارزشهاى معنويش گذر كرده است، يا مىتوانيم بگوييم به سوى معنويت خويش پيش رفته
است.
آيا ارزش، پيوند است؟
مكتب رآليسم- با گرايشهاى گوناگونش- معتقد است كه شناخت، پيوند ميان
[3] *- همچيستى، را به عنوان ترجمه واژه «محايثه» برگزيديم كه
مفهوم آن، همانندى در يك لحاظ است، چنانكه ميان دو مسافر از لحاظ مسافر بودن
«محايثه» برقرار است- م.