نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 44
حكمتهاى شريعت يا ارزشهاى وحى
قرآن كريم، حكمتهاى شريعت را، كه شريعت آنها را در احكام دنبال
مىكند، چه مىنامد؟ پيش از پاسخ به اين پرسش دو نكته را به ياد مىآوريم:
اوّل- اين موضوع نزد كسانى كه آن را مورد بحث قرار
دادهاند نامهاى گوناگونى دارد. فقهاى پيشين آن را «مصالح الشريعة»
[1] مىناميدند و برخى نويسندگان آن را «مقاصد
الشريعة» «اهداف شريعت» [2]، و بعضى نيز
آن را «روح دين» [3] نام مىنهند، امّا به نظر ما
نامى كه به ادب نوين نزديكتر است همان «قيم الشريعة»
يا «ارزشهاى شريعت» مىباشد، چه، ارزش، همان هدف مقدّسى است كه آدمى به سوى آن
حركت مىكند.
اين واژه در بيان اهداف قانون در علم حقوق رواج دارد
[4].
دوم- ناديده گرفتن ادبيات قرآنى و واژههاى آن كه
بيانگر حقايق گوناگون است موجب دريافتهاى نادرست فراوانى از دين در زمينههاى
مختلف مىگردد آنگونه كه ما را وا مىدارد پيش از پرداختن به هر موضوع قرآنى،
پيرامون اصطلاح قرآنىِ مورد نظر به بحث بنشينيم تا با نگاه دين به اين موضوع آشنا
شويم.
اينك به اين پرسش باز مىگرديم كه قرآن، آنچه را ما «ارزشهاى شريعت»
مىناميم چه مىنامد؟
شايد واژهاى قرآنى نيابيم كه دقيقاً اين مفهوم را دربر داشته باشد و
ممكن است بطور كلّى براى اصطلاحات نوين واژگانى قرآنى نيابيم. آيا مىدانيد چرا؟
زيرا قرآن شيوه خاصّ خود را دارد و حقايق را متناسب با علم خداوند سبحان بيان
مىدارد نه هماهنگ با آنچه ما توهّم مىكنيم، و معمولًا تصوّرات ما با بينشهاى
قرآنى متفاوت است و انديشههاى ما با حقايق آن ناهمگن مىباشد، آرى! گاهى چنين
مىشود كه موضوع سخن ما و آنچه را كه قرآن بيان مىكند، همسانى دارد، دراين صورت
[1] - براى مثال، كتاب: نظرية المصلحة فى الفقه الاسلامى، دكتر
حسين حامد حسان.
[2] - اين تعبير، نام چندين كتاب از جمله: مقاصد الشريعة ومكارمها
از علاء فاسى مىباشد.
[3] - مانند دكتر طبّاره در كتاب خود: «روح الدين الاسلامى».
[4] - مراجعه كنيد به كتاب: فلسفة القانون، از هنرى باتيفول، ترجمه
دكتر سموحى فوق العاده، ص 71.
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 44