نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 381
اكتشاف وبهرهورى از منابع طبيعى، نقش ايفا كرد [1].
او مىافزايد: هنگام رسيدن اين مرحله از تحوّل در انديشهاى كه
مىگويد: هدف حقوق اين است كه به افراد اجازه داده شود تا حداكثر ممكن، خويشتن خود
را آزادانه مورد تأكيد قرار دهند، در آن هنگام امكانات حقوقى اين مفهوم به پايان
رسيده بود، زيرا ديگر قارّهاى نمانده بود كه كشف شود، منابع طبيعى نيز به اكتشاف
و بهرهبردارى رسيده بود [2]، و نياز جديدى به وجود آمده
بود مبنى بر محافظت از آنچه از اين منابع باقى مانده است. اين نيازى جديد بود كه
اقتضاى دركى نوين وتحوّل متناسب قانون را داشت واين همان مرحله سوم است.
چهارم- برآوردن نيازها
اراده آزاد- با كاهش منابع وزمينهها- زيانهاى هنگفتى به مردم
مىرساند، لذا نياز در كنترل كردن آن با معيار جديد، نمايان گشته بود (غير از ارزش
تأكيد بر خويشتن) وبدين ترتيب آزادى زميندار، سلامت عمومى را باخطر روبهرو كرده
بود وآزادى قرار داد، زندگى فردىِ انسان را به جاى آنكه به جلو براند مانع شده بود
و بدين سان نهادهاى اجتماعى به سبب رها شدن مردم از همه محدوديتها در معرض خطر
قرار گرفته بودند، همچنين رقابت آزاد در بهرهورى از منابع به محيط زيست زيان
رسانده ومنابع عمومى رابه تباهى كشانده بود. از همين جا بود كه معيار حقوق (ارزش
اساسى) تحول يافت وحقوقدانان به جاى انديشيدن درباره خواستهاى گوناگون مردم،
انديشيدن پيرامون نيازها، گرايشها وآرزوهاى انسانى را آغاز نمودند وباخود چنين
انديشيدند كه دست كم بايد در برآوردن نيازهاى بشرى توافق و انسجام را ترويج دهند-
اگر محقّق كردن برابرى ميان آنها امكان ندارد [3]-.
اين همان ارزش نوينى گشت كه انديشه حقوقى بر محور آن مىگردد.