نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 341
پيش از پياده كردن اين قاعدهها با خود مىانديشد چگونه اين قواعد را
عادلانه گرداند به گونهاى كه به هر صاحب حقّى حقّ او را ادا كند، اين درست است كه
او عدالت را هدف نخست قرار نمىدهد، ليكن آن را رها نيز نمىكند، بلكه احتمالًا
هدفى والاتر قلمدادش مىكند. پس هرگاه قدرى امنيّت استقرار يافت و مردم به اين
احكام خوگرفتند او به چگونگى بهره بردن از استقرار و ثبات در راه اصلاح اين جزيره
از بُعد مادى توجّه مىكند، ولى پيشرفت مادى نيز به سهم خود مقتضى وضع قواعد جديدى
است كه در مسائل نوپديد، پيوندها را تنظيم كند. هدف اين قواعد، در مرحله نخست،
برپا كردن استقرار و درپى آن برپا كردن عدالت و سرانجام پيشرفت تمدّنى است.
از اين رو اولويّت از آن استقرار و ثبات است، ليكن به محض رسيدن به
بخشى از اين استقرار ناگزير بايد به همان مقدار در جستجوى عدالت بود و در پرتو
استقرار و عدالت است كه جامعه براى به دست آوردن پيشرفت تلاش مىكند.
3- از آنجا كه هدف امنيّت عدالت است پس ما نبايد عدالت را قربانى
امنيّت كنيم، مگر آنكه به طور موقّت و گذرا باشد، زيرا استقرارى كه عدالت را از
دست داده باشد پوستهاى بدون مغز است، و لذا طولى نمىكشد كه جامعه دير يا زود آن
را كنار نهد و بدين ترتيب امنيّت نيز فروپاشيده مىشود.
دوم- عدالت
نخستين سؤالى كه دراين جا مطرح مىشود چنين است: «عدالت» چيست؟
گفتهاند عدالت دادن حق هر صاحب حقى است ليكن اين تفسير بيش آنكه حقيقى بنمايد
لفظى به نظر مىرسد، چه، باز اين سؤال رخ مىنمايد: حقوق افراد كدام است؟ برخى
گفتهاند مردم در حقوق، برابرند و بدين ترتيب عدالت را به مساوات و برابرى تفسير
كردهاند، ليكن اين به ركود جامعه انجاميد، زيرا فعّال و غير فعّال را در يك سطح
قرارداد. آيا اين عدالت است؟
به نظر مىرسد عدالت يعنى برابرى در لحظه حركت، يعنى جايى كه مسابقه
نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 341