نام کتاب : مبانى تشريع اسلامى(3) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 154
اخلاق را بررسى نماييم. اين پژوهش با گذر از چند نكته، بيان مىشود:
اوّل- علم، تكامل مىيابد و آنچه امروز از نگاه صاحب آن
با غرورى تمام درست مىنمايد فردا با اطمينان كامل باطل مىگردد، پس چگونه اخلاق
را به ارّابهاى پيوند دهيم كه بار خود را نمىكشد. [1]
دوم- علم براى آدمى نيرو به ارمغان مىآورد و بايد به
اخلاق پناه بريم تا اين علم به كنترل درآيد. پس هرگاه اخلاق را به علم پيوند داديم
اين خود به منزله از شمار افكندن كامل نقش اخلاق است، و آن گونه كه «هانرى برگسن/Henri
Bergson » در كتاب خود
«دوسرچشمه اخلاق و دين» مىگويد: بزرگترين خطر در علم آن است كه وسايل مادّى (كه
علم براى ما فراهم مىآورد) حتماً با انبساط روحى انسان كه همسنگ و همانند آن
تورّم است همراه نباشد. [2]
سوم- علم، مژده دهنده اخلاقى «بىتعهّد» است و اين با
آنچه ما از اخلاق انتظار داريم ناهمسوست، زيرا هدف از اخلاق «تعهّد» است و روشن
است كه علم