«... دوخدا را نپرستيد و جز اين نيست كه او خداى
يكتاست. پس از من بترسيد.»
پس خداوند جهانيان و مالك آسمانها و زمين، مردم را از اينكه خداى
ديگرى گرفته شود باز مىدارد، پس اگر شريكى در مُلك مىداشت يا فرزند و يا همسنگى
براى او مىبود شايسته بود كه به عبادت او نيز فرمان دهد، ولى خداوند رحمان در
جبروت و برخوردارى از كبريا و عظمت، يكتا و يگانه است و اين بزرگترين برهان است بر
اينكه خداوند، نه شريكى دارد كه بر او چيره شود و نه به خاطر ضعف و خوارى، ولى و
سرپرستى دارد.
ى سخن در پايان آيه نسبت به كسانى است كه از خدايان دروغين مىهراسند
و آنها را در برابر خدا مىپرستند، در حاليكه خدا شايستهتر است تا از او بترسند،
زيرا او چيره و مقتدر است.
ب- از آنجا كه خداوند شريكى ندارد پس فرزندى نيز
ندارد، زيرا خداوند بزرگتر از آن است كه به همسنگ يا فرزندانى نياز داشته باشد. او
مىفرمايد:
«... جز اين نيست كه اللَّه خدايى است يكتا. منزّه
است از اين كه صاحب فرزندى باشد...»
پ- پس كسانى كه گمان مىكنند خدا شريك يا فرزند و يا
همسنگى دارد در واقع به خداوندِ جبّار و آفريننده آسمانها و زمين و پروردگار عزيز
متكبّر، ايمان نياوردهاند، بلكه موجودى موهوم، ضعيف و مقهور را در ذهن خود، تخيّل
كردهاند و گمان كردهاند كه آن موجود، خداست و به همين سبب است كه آنها به همه
چيز كفر