responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ايمان زيربناى شريعت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 157

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ... [1].

«آنهايى كه به ناحق از ديارشان رانده شده‌اند جز آن بود كه مى‌گفتند: پروردگار ما خدايى يكتاست‌؟...»

پس حق در اينجا نيز به مفهوم سلطه و يا اختياراتى است كه از سوى خدا براى شخص يا حكومتى داده شده.

5- مردم بر سر اموال خود با يكديگر اختلاف مى‌يابند، برخى از آنها بر حق مى‌باشند و برخى ادّعايى باطل دارند، پس ناگريز بايد به دين و پذيرش داورىِ دين براى آنها و يا بر آنها تن داد، ولى منافقان آن هنگام كه حق براى ايشان است بدان اعتراف مى‌كنند و اگر بر آنها باشد از آن روى برمى‌تابند. خداوند متعال مى‌فرمايد:

وَإِن يَكُن لَهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ‌ [2].

«و اگر حق با آنها باشد با سرعت و تسليم به سوى او مى‌آيند.»

پس حق در اينجا همان مال يا سلطه يا دارايى يا همان ادّعاى صحيح است.

بيست و دو- كرانه‌هاى ايمان به حق:

1- هنگامى كه قلب ايمان مى‌آورد، اعضاء، خشوع مى‌يابند. خداوند گروهى از مؤمنان به حق را كه نسبت بدان آگاهند چنين توصيف مى‌كند:

وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى‌ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ... [3].

«و هر زمان آياتى را كه بر پيامبر نازل شده بشنوند، چشمهاى آنها را مى‌بينى كه (از شوق‌،) اشك مى‌ريزد، بخاطر حقيقتى كه دريافته‌اند...»

2- آگاه به حق بايد به حق سخن گويد و چيزى از آن را به زبان نياورد مگر آنچه مى‌داند، بويژه امورى كه با وحى (به عنوان خاستگاه شرعى حق) در پيوند است.


[1] - سوره حجّ، آيه 40.

[2] - سوره نور، آيه 49.

[3] - سوره مائده، آيه 83.

نام کتاب : ايمان زيربناى شريعت نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست