نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 92
هر موجودى است كه قرار است در بوتهى امتحان قرار گيرد. ابليس ترجيح
مىداد به جاى يك سجده بر آدم، چهارهزار سال براى خودِ خدا سجده كند.
ولى خدا همان يك سجده را-/ كه در مذاق شيطان تلخ بود-/ خواست./
«بشر» بودن هدايت گران بشر، همواره مشكل ساز بوده است. خدا هم عملًا
بر لزوم اطاعت انسان از انسان ديگرى به نام پيامبر يا امام تأكيد كرده است. در اين
مقطع سورهى (يس) هم، به بحث امامت گريز مىزند:
چقدر عدّهاى از واژهى «امام» مىگريزند و تلاش مىكنند در اين آيه
«امام» را به «كتاب» ترجمه كنند و خيالشان راحت شود! اين همه اصرار براى چيست؟ چه
فرق مىكند خدا چيزى را در كتاب بنويسد يا در قلب پيغمبر و امام؟
ظاهراً انگيزه اين است كه ما گويا با نوشته هايى كه در قرآن است،
راحتتر كنار مىآييم؛ نسبت به آنچه در قلب پيامبر و علىّبن ابىطالب عليه السلام
از سوى خدا حكّ مىشود. دليلش هم مشخّص است. به دنبالِ پذيرش مكتوبات قلب اين
عزيزان، ناچاريم چيزهاى ديگرى را (مانند روايات آنان واحكام شان) هم بپذيريم؛ كه
براى مان دردسرآفرين است. اينجاست كه امّا و اگرها شروع مىشود و پذيرش اين امر
قدرى براى مان سخت است.
متقابلًا خداوند- سبحانه و تعالى- هم اصرار و تأكيد دارد كه در همين
گذرگاه سخت، ما را امتحان كند.
مسألهى امامت و فرقهگرايى
اينكه همواره امامان عليهم السلام بر مسألهى امامت، تأكيد
مىكردند، به اختلاف شيعه و سنّى مربوط نمىشود. آن امامان معصوم، به اين بحثها
چندان توجّهى نداشتند. آنچه براى ايشان مهم بود، هدايت بشر بود؛ حتّى افرادى
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 92