responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 76

فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌». [1]

در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابراين، كسى كه به طاغوت (/ بت وشيطان، وهر موجود طغيانگر) كافر شود وبه خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. وخداوند، شنوا وداناست.

در آيه‌اى ديگر خداوند، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را مخاطب قرار داده مى‌فرمايد:

«أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى‌ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»؟ [2]

آيا تو مى‌خواهى مردم را مجبور كنى تا ايمان بياورند؟

وقتى خداوند و پيامبر مجبور نكردند، آيا منِ طلبه مى‌توانم مردم را مجبور كنم و با اجبار مثلًا مردم را نمازخوان كنم؟

نماز از ترس نعلين!

عربى صحرانشين به مسجد كوفه آمد و به نماز ايستاد. باعجله و بى‌طمأنينه به ركوع و سجود رفت! گويى به زمين نوك مى‌زند و برمى‌خيزد!

شخصى در گوشه مسجد نماز مى‌خواند. بعد از آنكه اعرابى نمازش را تمام كرد، آن شخص كفشى را برداشت و به سمت او پرتاب كرد، تا او متوجّه شخص بشود. اعرابى چشم را برگرداند و وقتى نگاهش به او افتاد، ترسيد! آن شخص گفت:

بلند شو و نمازت را دوباره بخوان! اين چه نمازى است تو مى‌خوانى؟

بلند شد و دو ركعت نماز با آب و تاب خواند. نماز را كه تمام كرد، از وى‌


[1] -/ بقره، 256.

[2] -/ يونس، 99.

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 76
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست