نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 61
كوچك!) هستند كه اگر به آنان پروبال داده شود، مىتوانند به «سدّ»
تبديل گردند. اگر «جبْت» پرورش يابد و در جامعه نهادينه شود، تبديل به سد مىگردد؛
سدّى در برابر تكامل انسان و پيشرفت او به سوى خداوند. در اين مرحله مبارزه با اين
آفت مشكلتر است.
تصوّر كنيد: انسانى را كه خداوند براى هدايت آفريده و پيامبران را
براى انذار و بيمدادنِ او فرستاده است-/ با وصف اينكه/ بفطرتش براى خداگرايى
تنظيم شده/ است-/ چنان از درون تهى مىشود كه به تنظيم اوليّهى خود پشت مىكند و
حتّى فراتر از آن به جاى قبول حق، در برابر پيغمبر صلى الله عليه و آله ايستاده و
حتى به روى او شمشير مىكشد. پس اگر بشر در ابتدا و قبل از فراگيرشدن بيمارى روحى،
با جِبْت و غُلهاى درونى مخالفت نكند، آنها تبديل به سدهاى اجتماعى خواهند شد.
طاغوتچه را با تَشَر بتارانيد!
حال بحث سر اين است كه چرا بشر در گام اوّل با جبْت-/ كه به اندك
تشرى، جا مىزند-/ مخالفت نمىكند و آنقدر تعلّل مىكند كه به سدهاى اجتماعى
فراروى تكامل و تعالى بشر تبديل گردد؟
در بحثهاى گذشته به مسألهاى اشاره كرديم كه مىتوانيم آن را در
اينجا به عنوان پاسخ ذكر كنيم و آن اينكه انسان هميشه فرصت هدايت را ندارد.
گاهى فرصتهايى براى هدايت بشر ايجاد مىشود، پيامبرى مبعوث گرديده و
انذار مىكند و چند صباحى بر اين امر پا مىفشارد؛ تا اينكه حجّت بر آدميان تمام
شود. اگر بشر، آن پيامبر و آن انذار را انكار نمود، آن نور از وى گرفته مىشود و
كار بشر به جايى مىرسد كه قلب و گوش و چشم او خاصيّت «هدايتپذيرى» اش را از دست
مىدهد:
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 61