responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 239

بياييد اعراض نكنيم و نصيحت و موعظه را از هر كس باشد بپذيريم.

همينجا عرض كنم كه اگر در خيابان كودكى جلوى مرا بگيرد و نصيحتم كند، بايد تشويقش كنم و بگويم: از نصيحت شما استفاده كردم.

بايد تلاش كنيم سنگدل نشويم و قلب‌هاى ما «غُلف» نشود. تعبير «غُلف» در قرآن آمده است؛ آنجا كه مى‌فرمايد:

«وَ قالوُا قُلُوُبُنا غُلْفٌ». [1]

وگفتند دلهاى ما در پوشش است.

غُلْف شايد به معناى اغْلف باشد؛ يعنى چيزى كه پوشيده شده باشد و در غلاف و كاملًا سربسته باشد.

در جايى ديگر، تعبير به «قفل» شده است. [2] همچنين تعبير به «طَبْع»، «خَتْم» و «رَيْن» شده است. [3]

تزيين اعراض با لُعاب و نقاب توجيه‌

سپس در آيه ى 47 مى‌خوانيم:

«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ»


[1] -/ بقره، 88.

[2] -/ براى مثال: أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى‌ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آيا آن‌ها در قرآن تدبّر نمى‌كنند؛ يا بردل‌هايشان قفل نهاده شده است؟ محمّد، 24.

[3] -/ «وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى‌ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَايَعْلَمُونَ»؛ و خداوند بر دل‌هايشان مهر نهاده، به همين جهت چيزى نمى‌دانند! توبه، 93.

نيز: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ»؛ آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده است؟ خداوند او را با آگاهى (از اين‌كه شايسته‌ى هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر نهاده است. جاثيه، 23.

و همچنين: «كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى‌ قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ چنين نيست! بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دل‌هايشان نشسته است. مُطفّفين، 14.

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست