اى كسى كه در عزّت و جاويدانى يكتاست و بر بندگانش با مرگ و نيستى
غلبه نموده است.
اگر ديديم كسى افتاد، مىگوييم: سُبْحانَ
الَّذى هُوَ عزيزٌ.
منزّه است خدايى كه بر همه چيز غالب است.
اين تسبيحات براى منزّه داشتن خدا از نقصهايى است كه در انسان و
بقيّهى آفريدهها وجود دارد.
مطلبى را هم كه در بارهى «مِنْ» فرمودند كه «مِنْ»، ممكن است
«نَشْوِيّه» باشد، يعنى مبدأ و منشأ و اصل خلقت زوجها را بيان كند، وممكن است
«تفسيرى» باشد كه زوجها از جمله انسان، از مواد خاكى، نطفه و چيزى آسمانى و علوى
خلق شدهاند.
سؤال: با توجّه به صحبتهاى جناب آقاى رحمانى كه فرمودند:
«كلمهى سبحان در جايى به كار مىرود كه امكان انكار قدرت خداوند در
خصوص انجام كار عظيمى چون معراج پيامبر صلى الله عليه و آله است. بهتر است موارد
گوناگون كاربرد اين كلمه و نيز همخانوادههاى آن بررسى شود تا معلوم شود اين كلمه
در چه معناهايى به كار برده شده است.
يكى از حضّار: تنها يكى از معناهاى «سبحان» همانى است كه آقاى رحمانى
گفتند. در موارد ديگر براى تنزيه به كار رفته است.
آقاى صحّت: ممكن است در آيهى «سُبْحانَ
الَّذى اسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا».
كلمهى سبحان در همان معناى تسبيح به كار رفته باشد. خداوند
نمىخواهد بفرمايد:
«ما عظمت داريم كه بندهى خود را به آسمانها بردهايم.» بلكه مىخواهد
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 185