آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفتهايم (و وجود شما را شرم
مىدانيم)، واگر (ازاين سخنان) دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم كرد و شكنجهى
دردناكى از ما به شما خواهد رسيد! (رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر
درست بينديشيد، بلكه شما گروهى اسرافكاريد.» و مردى (با ايمان) از دورترين نقطهى
شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پيروى كنيد. از كسانى
پيروى كنيد كه از شما مزدى نمىخواهند و خود هدايت يافتهاند. من چرا كسى را پرستش
نكنم كه مرا آفريده، و همگى به سوى او باز گشت داده مىشويد؟! آيا غيرازاو
معبودانى راانتخابكنم كهاگر خداوند رحمان بخواهد زيانى به من برساند، شفاعت آنها
كمترين فايدهاى براى من ندارد ومرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد؟!»
قصّههاى بدون تاريخ مصرف
قبل از شروع بحث، بيان نكاتى ضرورى است و آن قصّههايى است كه در
قرآن آمده است. اين قصّهها در حقيقت، موعظه و بيان حقيقت در قالب داستان و قابل
تطبيق و تأويل در هر زمان و مكان است.
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 113