بعد از كندن آن. س 455- در سال جارى بر اثر بارندگى زياد و كثرت
سيل خسارات زيادى به مردم رسيد، من جمله باغى را آب برد كه اشجار آن سپيدار
و بيد و چنار و غيره بوده و چنين رسم است كه بعد از قلع كردن آن اشجار خمس
آن را مىپردازند و هر سال نموّ آن را حساب نمىكنند، آيا اشجار نامبرده
كه بعضى از آنها بدست آمده و بعضى از بين رفته خمس همه اشجار اعم از موجود و
مفقود، يا اشجار موجود بايد خمس داده شود، و نسبت به اشجار مفقوده برائت
ذمه حاصل است، يا خير؟ ج - در مفروض سؤال كه خمس آنها را نداده بايد همه را بدهد. س 456- شخصى اشجار غير مثمره از قبيل درخت سپيدار و
غيره غرس نموده، موقع انداختنش شد، مىخواهد بفروشد سال به سال از تمامش
خمس نداده و حاليه يك مقدار از اين چوب را لازم دارد از براى ساختمانسازى
كه مورد احتياجش مىباشد، و يك مقدار را هم مىخواهد صرف و خرج مسجد
بنمايد، و يك مقدار را هم مىخواهد از قيمتش صرف و خرج مؤونه نمايد، و
مابقى مىرود روى سرمايهاش و خمس آن را از سرمايه مىدهد، آيا آن سه قسم
مصارف اول هم خمس دارد يا خير جزو مؤونه حساب مىشود كه خمس نداشته باشد؟ ج - در مفروض سؤال خمس تعلق مىگيرد، فقط به مقدار قيمت نموّ سال صرف استثنا مىشود و خمس بقيه را بايد بدهد. س 457- در باب خمس، درخت ميوهدار كه مىفرمائيد
نموّ آن را بدهند، دو جور درخت ميوهدار قيمت مىشود، يك وقتى است به عنوان
درخت بودن قيمت مىشود كه بايد به همين زمين ثابت بماند، يك وقتى به عنوان
كُنده و چوب بودن قيمت مىشود كه در اين دو فرض قيمت تفاوت مىكند منظور
كدام قيمت است؟
ـ