نام کتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 347
شهامت و خطاب به کودکی معصوم
طبق آنچه که تاریخ نویسان و راویان حدیث نقل کرده اند: امام محمد
باقر علیه السلام، در صحنه کربلا حضور داشت و برخی سن آن حضرت را در آن
هنگام چهار ساله [1] و عده ای هم دو سال [2] گفته اند و هنگامی که حضرت به
همراه دیگر اسیران کربلاء وارد مجلس یزید ملعون شد؛ و پرخاشگری هایی را از
یزید در مقابل پدرش امام سجاد علیه السلام مشاهده کرد. و چون امام سجاد،
زین العابدین علیه السلام در مقابل سخنان زشت و ناپسند یزید ساکت نبود و
جواب می داد، یزید با اطرافیان خود مشورت کرد و آنها پیشنهاد قتل حضرت را
دادند. به همین جهت حضرت باقرالعلوم علیه السلام در همان سنین کودکی، پس از
مشاهده چنین صحنه ای لب به سخن گشود و خطاب به یزید کرد و فرمود: ای یزید!
پیشنهاد و نظریه اطرافیان تو بر خلاف نظریه ی اطرافیان فرعون می باشد، چون
که آن ها در مقابل حرکت و سخن حضرت موسی و هارون علیهماالسلام، گفتند: ای
فرعون! دانشمندان و جادوگران را جمع کن تا موسی و هارون را محکوم نمایند.
ولیکن اطرافیان تو پیشنهاد قتل و کشتار ما را می دهند. یزید ضمن تعجب
از سخنوری و استدلال این کودک خردسال، سؤ ال کرد: علت و سبب این دو نظریه
مخالف در چیست؟! حضرت باقرالعلوم علیه السلام با کمال شهامت فرمود: آن ها
رشید و هوشیار بودند؛ ولی این ها بی فکر و عقب افتاده اند. و سپس افزود:
پیامبران و فرزندانشان را کسی نمی کشد، مگر آن که زنازاده باشد. پس از آن
یزید سرافکنده شد و ساکت ماند؛ و دیگر هیچ عکس العملی از خود نشان نداد.[3]
.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) معالی السبطین، ج 3، ص 23. (2) حدیقة الشیعة، ج 2، ص 161. (3) حدیقة الشیعة: ج 2، ص 161. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام محمد باقر؛ عبدالله صالحی.
نام کتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 347