نام کتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 160
ترسیم چهره پلید جباران و افشاگری علیه آنان
یکی از روشهای مبارزهی با جباریت و نفی حاکمان جائر، ترسیم چهرهی خشن و غیر منطقی جباران گذشته است. پرده
برداشتن از پلیدیهای حاکمان غیر الهی، و نقل سرگذشت آنان برای تودهها و
انگشت نهادن بر نقطههای منفی ایشان، از یک سو سبب میشود تا مورخان غرض
ورز و وابستهی به دربارها و متعصبان، قادر به تحریف تاریخ و زیبا نمودن
زشتیها نباشند، و از سوی دیگر، نقدی غیر مستقیم بر حاکمانی است که
مستبدانه حکم میرانند و خلق را بندگان خویش میپندارند! در این راستا، امام باقر (ع) به نقل گوشهای از زندگی سراسر تاریک یزید پرداخته، میفرماید: یزید بن معاویه وارد مدینه شد [1] و تصمیم داشت از آن جا به سوی مکه برای انجام حج برود! در
مدینه، دستور داد تا شخصی از قریش را احضار کردند. آن مرد را آوردند و در
برار یزید نگه داشتند. یزید به او گفت: آیا اقرار میکنی که تو بنده و غلام
من هستی، اگر بخواهم تو را میفروشم و اگر بخواهم به غلامی میگیرم! مرد
گفت: به خدا سوگند! ای یزید! تو نه از نظر حسب و موقعیت قومی بر من که از
قریش هستم برتری داری، نه پدرت در دوران جاهلیت و عصر اسلام بر پدر من
برتری داشته است، و نه تو خودت در دین از من با فضیلتتری و نه از من بهتر!
پس به چه دلیل من برای تو اقرار کنم و کوچکی نمایم! یزید گفت: اگر اقرار
نکنی، به خدا سوگند، تو را خواهم کشت! مرد پاسخ داد: کشته شدن من به دست
تو، بزرگتر از کشته شدن حسین بن علی (ع) فرزند پیامبر (ص) نخواهد بود (یعنی
کسی که چنان جنایت هولناکی را مرتکب شده، کشتن دیگران برایش دشوار نیست).
یزید با شنیدن این سخنان دستور کشتن او را صادر کرد و وی را کشتند! [2] .
امام باقر (ع) با نقل این واقعه، چند هدف را دنبال میکند: الف: زنده نگاه داشتن واقعهی کربلا و شهادت حسین بن علی (ع). ب: نشان دادن خصلت درندگی حاکمانی که در مقابل ائمه ایستاده و حق آنان را غصب کرده و بر مردم حکم میرانند! ج: نمایاندن روحیهی استکباری و تفرعن حاکمانی چون یزید و بی محتوا بودن تظاهر ایشان به حج و سایر امور دین. د:
هشدار دادن به مردم نسبت به مصون نبودن از ظلم حاکمان غیر الهی؛ زیرا
کسانی که خون فرزندان پیامبر (ص) و چهرههای زهد، علم و تقوا را بر زمین
ریزند، از ریختن خون مردم عادی باکی نخواهند داشت.
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
با توجه به نقلهای تاریخی که شخص یزید در دوران حکومت خود به مدینه و مکه
سفر نکرده است، احتمال میرود که راوی حدیث در مقام نقل واقعه «حره» و
لشکرکشی یزید به مدینه به جای این که نام فرماندهی سپاه یزید را بیاورد،
خود وی را نام برده است و ثانیا رفتن لشکر یزید به طرف مکه برای انجام
مراسم حج نبوده بلکه به منظور سرکوب کردن مخالفان بوده است. [2] ان
یزید بن معاویة دخل المدینة و هو یرید الحج فبعث الی رجل من قریش، فأتاه
فقال له یزید: اتقر لی انک عبدلی، ان شئت بعتک و ان شئت استرقتک؟ فقال له
الرجل: والله یا یزید! ما انت بأکرم منی فی قریش حسبا، و لا کان أبوک أفضل
من أبی فی الجاهلیة و الاسلام، و ما أنت بأفضل منی فی الدین و لا بخیر منی.
فکیف اقرلک بما سألت؟ فقال له یزید: ان لم تقرلی والله قتلتک، فقال له
الرجل: لیس قتلک ایای بأعظم من قتلک الحسین بن علی (ع) ابنرسول الله (ص)
فامر به فقتل. روضهی کافی، خ 313. منبع: امام باقر جلوه امامت در افق دانش؛ گروه تاریخ اسلام؛ آستان قدس رضوی چاپ دوم 1375.
نام کتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 160