نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 98
برخورد با دزد
یحیی بن علاء میگوید: از امام باقر علیهالسلام شنیدم که فرمود: یک
روز پدرم امام زینالعابدین علیهالسلام برای انجام فریضهی حج، از مدینه
به سوی مکه رهسپار شد، در مسیر راه به بیابانی بین مکه و مدینه رسید که در
آنجا دزدهای زیادی برای غارت و چپاول اموال حاجیان و اذیت و آزار سر راه
کمین کرده بودند. همین که امام علیهالسلام به دزدان رسید، یکی از آن دزدها
جلو آمد و راه را بر امام بست و مانع از رفتن آن حضرت شد و به تندی گفت:
از مرکب بیا پائین. امام سجاد علیهالسلام با متانت و خون سردی به آن دزد
فرمود: چه میخواهی؟ و به دنبال چه چیزی هستی؟ دزد گفت: میخواهم تو را
بکشم و آنچه داری همه را غارت کنم. امام فرمود: بیا و هر چه دارم با رضایت
بین خود و تو تقسیم میکنم. نصف مال من و نصف مال تو، و حلالت باشد. دزد
گفت: من به این کار راضی نیستم و باید تصمیم خودم را که گفتهام به اجرا
بگذارم. امام فرمود: آنچه میخواهی بردار ولی به اندازهی کفاف و لازم برای
من بگذار. دزد ناپاک این پیشنهاد را هم رد کرد. امام به دزد فرمود: آیا
میدانی پروردگارت کجاست؟ دزد گفت: پروردگار من الآن در خوابست. در این
هنگام دو شیر از بیابان آمدند،یکی سر دزد و دیگری دو پای او را دریدند و
دزد هلاک شد. امام سجاد علیهالسلام به او فرمود: «زعمت ان ربک عنک نائم»
تو خیال کردی که پروردگارت در خواب است. [1] . وارث علم امامان مبین کوکب دری رخشندهی دین پیشوای همهی اهل ادب فخر اسلامی ایران و عرب رهبر مکتب ارشاد بود لقبش حضرت سجاد بود نام نیکویش علی بن حسین پسر فاطمه را نور دو عین آنکه از خلق جهان سر باشد وارث علم پیمبر باشد صاحب جود و مقام و درجات جاری از لعل لبش آب حیات [2] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) داستان دوستان 1 / 69 از مجموعهی ورام 2 / 81. (2) راهیان نور / 300. منبع:
داستانهایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زینالعابدین؛ علی میرخلفزاده؛
محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 98