نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 96
برخورد با دشمن ناآگاه
هنگامی که اهل بیت امام حسین علیه السّلام را به عنوان اسیر وارد شهر
شام کردند و در بین ایشان حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام نیز
با حالتی ناجور و دلخراش حضور داشت، مردم شام با تبلیغات سوئی که توسّط
مأمورین یزید لعنة اللّه علیه شده بود، با شادمانی و سرور برای استقبال از
اسیران آمده بودند. در بین مردم پیرمردی بود، جلو آمد و گفت: شکر خدای را
که مردان شما را کشت و آتش فتنه خاموش شد؛ و سپس به آن عزیزان دل شکسته،
بسیار دشنام و ناسزا گفت. امام علیه السّلام در همان وضعیتی که بود، فرمود:
ای پیرمرد! آنچه تو گفتی، من گوش کردم و چیزی نگفتم تا آن که سخن تو تمام
شد؛ و آنچه خواستی گفتی، اکنون ساکت باش تا من نیز سخنی گویم؟ پیرمرد گفت:
آنچه می خواهی بیان کن. حضرت فرمود: آیا قرآن خوانده ای؟ پیرمرد گفت: آری.
حضرت فرمود: این آیه قرآن را نیز خوانده ای: «قُلْ لا أسْئَلُکُمْ عَلَیهِ
أَجْرا إلاّ الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبی» یعنی؛ من از شما پاداشی به جز
مودّت و دوستی اهل بیتم را نمی خواهم. پیرمرد پاسخ داد: آری، آن را خونده
ام. امام سجّاد علیه السّلام فرمود: ما اهل بیت - قُربی - هستیم؛ و آیا این
آیه قرآن را «وَآتِ ذَا القُرْبی حَقَّهُ»؛ حق و شئون اهل بیت را پرداخت و
رعایت نمائید، خوانده ای؟ پیرمرد نیز گفت: آری، آن را هم خونده ام. حضرت
فرمود: به راستی که آن افراد، ما هستیم؛ پس حقّ ما چگونه باید رعایت گردد؟ پیرمرد شامی گفت: آیا واقعا شما همان ها هستید؟ حضرت
فرمود: بلی؛ و سپس افزود: آیا این آیه قرآن را «وَاعْلَمُوا انَّما
غَنِمْتُمْ مِنْ شَییءٍ فَإنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی
الْقُرْبی»؛ آنچه از غنائم و منافع را که به دست می آورید، باید یک پنجم آن
را - به عنوان خمس - تحویل رسول خدا و اهل بیتش دهید، را خوانده ای؟ پیرمرد
گفت: بلی. آن گاه امام علیه السّلام فرمود: ما اهل بیت رسول خدا هستیم، و
آیا این آیه قرآن را «إنَّما یریدُ اللّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ
أهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا» یعنی؛ خداوند شما اهل بیت را از
هر نوع گناه و آلودگی پاک و منزّه گردانده است، را نیز خوانده ای؟ در
این حال پیرمرد شامی دست های خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا
به تو پناه می برم، خدایا توبه کردم، سال ها است که قرآن می خوانده ام و
این چنین درک نمی کردم و امروز هدایت گشتم. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) احتجاج مرحوم طبرسی: ج 2، ص 120، ح 172. منبع: چهل داستان و چهل حدیث از امام زین العابدین؛ عبداللّه صالحی.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 96