نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 884
منزلگاه بی چراغ
از باورهای عرشی و پایهای دین باوران اعتقاد به زندگی سرای دیگر است.
انسان با مرگ به زندگی دیگر منتقل میشود. چرا که مرگ نابودی و هیچی و پوچی
و پایان نیست. مرگ آغاز است، آغازی بیپایان. و نیز از باورهای پایهای
دیگر دینی این است که زندگی آن دنیا دست آورد اندیشه و رفتار این دنیاست. و
رفتار این زندگی نیازهای آن سرا را فراهم میسازد. که در سخن زیبای رسول
الله صلی الله علیه و آله و سلم به کشت و برداشت تعبیر شده است. این سرا
کشتگاه آن سراست، الدنیا مزرعة الآخرة. [1] هر کس هر چه کاشت، همان درود.
بر اساس این باور منزلگاه آن سرا بیتوشه و تاریک خواهد بود. توشه آنجا
باید در زندگی این سرا فراهم گردد. هر کس به هر گونه توشه که تمایل دارد،
اینجا باید فراهم کند. که با دست خالی پیمودن سفر بیپایان و گزیدن اقامت
جاویدان بسی ناممکن است. از این روست که سید الساجدین علیهالسلام نسبت به
خطرهای این سفر دغدغه دارد. و در تاب و تب است که با دست تهی چگونه سفر را
بپیماید و چگونه منزلگاه بیچراغ را نورانی نماید. از این روست که
سیدالعابدین با آن همه فضائل، خود را تهی دست میبیند. و نگران زندگی آن
سراست که به فرازی از سخنان عرشنشین قیامت، نگر میافکنیم: من با امروز و
فردا کردنم، و با آزمندی، عمر خویش را تباه ساختم. من از فرجام نیک خویش
دغدغه دارم. فقد افنیت بالتسویف و الآمال عمری و قد نزلت منزلة الآیسین من
خیری. اگر من با این شرایط به منزلگاه ابدی قدم نهم، تباهتر از من کیست؟!
فمن یکون اسوء حالا منی ان انا نقلت علی مثل حالی الی قبری، کدام شرایط؟ در
شرایطی که خوابگاهم را آماده نساختم و با رفتار شایسته مفروش نکردم، لم
امهده لرقدتی و لم افرشه بالعمل الصالح لضجعتی. چگونه من نگران و گریان
نباشم، در حالی که از آینده بیخبرم، در حالی که مرگ در کنار سرم بالهای
خویش را گسترانیده، خواهشهای نفسانی مرا فریب میدهند. و روزگار مرا
فریفتهی خویش میسازد، و مالی لا ابکی و ما ادری الی ما یکون مصیری، و اری
نفسی تخادعنی و ایامی تخاتلنی. چگونه من گریان نباشم؟! گریه برای لحظههای
جان دادن، برای تاریکی قبرم. گریه برای تنگنای لحدم. گریه برای پرسشهای
فرشتگان (نکیر و منکر) در قبر، فما لی لا ابکی لخروج نفسی، ابکی لظلمة
قبری، ابکی لضیق لحدی، ابکی لسؤال منکر و نکیر ایای. گریه برای آن هنگام که
عریان و ذلیل از قبر خویش برمیخیزم، کوله باری بس سنگین به دوش دارم،
ابکی لخروجی من قبری عریانا ذلیلا حاملا ثقلی علی ظهری... [2] . پی نوشت ها: [1] عوالی اللآلی، ج 1، ص 267. [2] مصباح المتهجد، ص 411. منبع: امام سجاد الگوی زندگی؛ حبیب الله احمدی؛ فاطیما؛ چاپ دوم 1384 .
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 884