نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 871
مهر امامت
مردی به نام غانم بن ام غانم به همراه مادرش داخل مدینه گردید و از مردم
پرسید: «آیا در بنیهاشم مردی را میشناسید که نامش علی باشد.» گفتند:
«آری، و او را به خانهی علی بن عبدالله بن عباس بردند.» غانم گوید: چون به
نزد او رفتم گفتم: «با من سنگی است که امیرمؤمنان علی و امام حسن و امام
حسین آن را به دست اعجاز مهر کردهاند و شنیدهام که جانشین امام حسین مردی
به نام علی است که از بنیهاشم میباشد و از علائم امامت او این است که
سنگ به دستش مثل موم نرم میشود و اثر مهر بر آن نقش میبندد.» علی بن
عبدالله چون این سخنان را شنید برآشفت و فریاد زد: «ای دشمن خدا! دروغ گفتی
و به علی بن ابی طالب و فرزندانش بهتان زدی». و آنگاه دستور داد مرا
گرفتند و کتک زیادی زدند و آن سنگریزه را نیز از من گرفتند و بردند. در
همان شب امام حسین علیهالسلام را به خواب دیدم که سنگ را به من داد و
فرمود: «نزد فرزندم علی برو که او مقصود تو را برآورده میسازد.» چون
از خواب بیدار شدم و سنگ را در دست خود دیدم با شوقی وصف ناپذیر به خدمت
امام علی بن الحسین علیهالسلام شرفیاب شدم. آن حضرت فرمود: «آن سنگ را که
مهر امامت جدم امیرمؤمنان و عمویم حسن و پدرم حسین بر آن نقش بسته است به
من بده» و فورا آن را مهر زد و فرمود: «این است آن چه که در طلب آن
بودهای. اما فعلا کسی را بر آن آگاه مکن.» غانم بن ام غانم در این باره
اشعاری مدحآمیز سرود که نقل آن با خلاصهی ما سازگار نیست. [1] . پی نوشت ها: [1] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 150. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام سجاد؛ سید علی حسینی قمی؛ نبوغ؛ چاپ دوم 1381 .
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 871