نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 693
عزت نفس
خدای عزیز بر بنده مؤمن ذلت روا نمیدارد. و هر انسانی که میخواهد عزیز
و سر بلند باشد میداند که سربلندی در همگون شدن با آموزههای وحیانی است.
زیرا عزت و سربلندی در پیشگاه خداست، فان العزة لله جمیعا. [1] و هر کس
خواهان سربلندی و عزت است، باید از این سمت و سو، سویه گیرد،من کان یرید
العزة فلله العزة جمیعا. [2] . آموزههای دینی انسان و جامعه را عزیز و
سربلند میپروراند، نه در زندگی اجتماعی و نه در زندگی فردی نباید
سلطههای بیگانگان را در فرایندهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و
اقتصادی بپذیرند. خدای سبحان هیچ گونه سلطه را بر امت اسلامی روا نمیداند،
و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا. [3] «خدای سبحان هیچ گونه
راه سلطه برای بیگانگان (کفار) بر مسلمانان قرار نداده است.» رسول الله صلی
الله علیه و آله و سلم این حقیقت را در اندیشه و رفتار شفاف ساخت و امتی
عزیز و سرافراز متشکل ساخت. عترت آل رسول الله صلی الله علیه و آله و
سلم همین اندیشه و راه را هموار ساختند، امیر عزت و سربلندی در برابر
سلطهپذیری از بیگانه فرمود: مرگ را در آغوش گیرید، عار و ننگ را نپذیرید،
المنیة لا الدنیة. [4] و نیز در برابر سلطهطلبان و مستکبران فرمود
شمشیرهایتان را با خون مستکبران سیراب نمایید تا عزیز و سربلند باشید، رووا
السیوف من الدماء. و فرمود زندگی در مرگ با عزت است و مرگ در زندگی توأم
با ذلت، فالموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاة فی موتکم قاهرین. [5] و فرمود
در هیچ شرایطی دامن خویش را با ننگ و ذلت آلوده مساز، اکرم نفسک من کل دنیة
و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا. [6] «فشار
متراکم نیازمندی باعث نشود که گوهر کریم خویش را به پستی آلوده سازی، که
هیچ چیز معادل این گوهر گران بها وجود ندارد که به کف آری». این حقیقت
در سخن سرور عزتمندان و آزادگان حسین علیهالسلام این گونه شفاف است:
هیهات منا اخذ الدنیة ابی الله ذلک و رسوله و جدود طابت و حجور طهرت. [7]
«ما (عترت) هیچ گاه ذلت را نخواهیم پذیرفت، خدا و رسول خدا ذلت را بر ما
روا ندیده است، پدران پاک و مادران پاک دامن بر ما ذلت نمیپسندند». و
اینک سیدالساجدین علیهالسلام این اندیشه عرشی را این گونه شفاف میسازد:
اگر گران سنگترین چیز از گرانقدرترین چیزها را در اختیار قرار دهند و
بخواهند عزت نفس مرا بگیرند، من دوست نخواهم داشت، ما احب ان لی بذل نفس
حمر النعم. [8] «دوست ندارم نفس خویش را با حمر نعم (بهترین چیز از هر چیز
گرانقدر) مبادله نمایم.» شفافتر از این در اندیشهی دیگر حضرت است که اگر
تمام دنیا را در یک طرف و عزت نفس انسان را در طرف برابر قرار دهند؛ کسی
که نفسش در نزد وی عزیز باشد دنیا را برنمیگزیند، من کرمت علیه نفسه هانت
علیه الدنیا. [9] «کسی که نفس و منش خویش را عزیز بدارد، دنیا در چشم وی
کوچک خواهد بود». اظهار نیاز بر دیگران ذلت زندگی است، طلب الحوائج الی
الناس مذلة للحیاء. [10] گوهر خویشتن را با آزمندی و نیازمندی آلوده مساز.
یعنی سربلندی در این است که خود را از دیگران بینیاز ببینی. و نیز می
فرماید: رأیت الخیر کله قد اجتمع فی قطع الطمع عما فی ایدی الناس. [11]
«تمام خوبیها در این است که آز و طمع را از دیگران ببری.» چشم طمع و
آزمندی را ببند تا روح عزیز داشته باشی که منش عزیز تو را آزمندی میآلاید.
اینک سید الساجدین علیهالسلام که تنها در برابر خدا کرنش دارد این گونه
خویشتن را از هر آلودگی ذلت حراست میکند. هنگامی که حضرت در مکه
بودند، ولید بن عبدالملک نیز به مکه آمده بود. به حضرت پیشنهاد شد که از
ولید بخواهد که در مورد اختلاف ملکی ایشان با طرف مقابل (محمد حنفیه) که حق
هم با امام سجاد علیهالسلام است، استمداد کند! امام سجاد علیهالسلام با
کمال تعجب فرمود، آیا در حرم خدا از غیر خدا طلب حاجت نمایم! آنگاه اندیشه
برتر از این را نیز این گونه شفاف ساختند؛ من از خدا که خالق دنیاست، دنیا
طلب نمیکنم، چگونه از بندهی خدا که آن هم همانند من است، دنیا طلب کنم!
انی آنف ان أسأل الدنیا خالقها فکیف أسألها مخلوقا مثلی. [12] علی بن
الحسین علیهالسلام این گونه خویشتن و پیروان را عزیز میپروراند. چشم علی
بن الحسین علیهالسلام در هنگام وقوف در عرفات به گروهی افتاد که دست نیاز
خود را در پیش مردم دراز نموده بودند! به آنان فرمود، وای بر شما! آیا در
چنین روزی از دیگران حاجت میخواهید، أغیر الله تسألون فی مثل هذا الیوم.
[13] . از دیدگاه امام سجاد علیهالسلام، بدترین افراد در نزد خدا آنانی
هستند که ذلت را میپذیرند، نظر علی بن الحسین علیهالسلام یوم عرفة الی
رجال یسألون الناس فقال هولاء شرار من خلق الله الناس مقبلون علی الله و هم
مقبلون علی الناس. [14] «نگاه علی بن الحسین علیهالسلام در روز عرفه به
افرادی که از مردم طلب نیاز مینمودند افتاد فرمود: اینان بدترین افرادند،
مردم به سوی خدا روی کردهاند، اینان به سوی مردم دست نیاز دراز
نمودهاند». این گونه فضیلت نصیب کدامین انسان جز عترت رسول الله صلی الله
علیه و آله و سلم و جز سیدالساجدین علیهالسلام شده است؟! این اندیشه
بالنده عترت است که این گونه عزتمند میاندیشد و عزیز میپروراند. آن هم
رفتار شفاف عترت است که این اندیشه را با خون هماره امضا نموده است.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) نساء، 139. (2) فاطر، 10. (3) نساء، 141. (4) غررالحکم، ج 1، ص 25، ص 414. (5) نهجالبلاغه، خ 51، ص 44. (6) همان، نامه، 31، ص 304. (7) مقتل خوارزمی، ج 2، ص 10. (8) خصال، ج 1، ص 23. (9) تحف العقول، ص 278. (10) همان، ص 279. (11) اصول کافی، باب استغناء عن الناس، حدیث 3. (12) علل الشرایع، ج 1، ص 270، بحار، ج 46، ص 64. (13) خصال، ج 2، ص 518. (14) عدة الداعی، ص 89، نقل از بحار، ج 96، ص 261. منبع: امام سجاد الگوی زندگی؛ حبیب الله احمدی؛ فاطیما چاپ دوم 1384.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 693