نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 555
سنگی اعجاز انگیز در طلب حوائج
ابونمیر علی بن یزید میگوید: «من در خدمت حضرت علی بن الحسین
علیهالسلام در وقتی که از شام به مدینهی طیبه میرفت بودم و در طول سفر
برای ملاحظه و رعایت احترام زنانی که همراه آن حضرت بودند، قدری از ایشان
دورتر فرود میآمدم. چون به مدینه وارد شدند، آن حضرت مقداری حلی و زیور به
من اعطاء کردند ولی من قبول نکردم و گفتم: «اگر حسن سلوکی در این مقام از
من ظاهر گشت محض خشنودی خدای تعالی بود.» در این هنگام آن حضرت، سنگی سیاه و
سخت برگرفت و با خاتم مبارک خود بر آن نقش نهاد و فرمود: «این را بگیر و
هر حاجتی که پیدا کردی از آن بخواه.» قسم به آنکه محمد صلی الله علیه و آله
و سلم را مبعوث به حق فرمود که من در سرای تاریک از آن سنگ طلب روشنایی
میکردم، روشنائی میداد و بر قفلها آن را میگذاشتم باز میشد و آن را به
دست میگرفتم و در حضور سلاطین میرفتم از ایشان بدی نمیدیدم. [1] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) مدینة المعاجز. منبع: عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام سجاد؛ تهیه و تنظیم واحد تحقیقاتی گل نرگس؛ شاکر؛ چاپ اول 1386 .
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 555