نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 551
زهد در دنیا و رغبت به آخرت
در بینش اسلامی «دنیا» مقدمه و مزرعه عالم «آخرت» است و لذا از هیچ ارزش
اصیل و استقلالی برخوردار نیست. اولیاء الهی نیز هرگز «دنیا» را مقصد و
مراد خود ندانسته، تمام علایق قلبی خود به آن را بریده و تنها به عنوان
وسیله و ابزار اکتساب رضوان خداوندی و نیل به قرب و لقاء او به آن
مینگریستهاند. این حقیقت متعالی در ادبیات قرآن و روایی به عنوان «زهد» مطرح شده است که همان عدم تعلق به دنیاست نه بهرهمند نبودن از آن. در
عوض تمام توجه بندگان صالح حضرت حق به «آخرت» بوده که جهان بیپایان و
«دار جزا» و منزل نهایی انسان است و آن را اصل میدانستهاند. حضرت زین
العابدین علیهالسلام به مانند سایر معصومین علیهمالسلام نمونه اعلای
«زاهد در دنیا» و «راغب در آخرت» بودهاند. «زراره» آن شیعه بزرگوار و راوی
برجسته و بزرگ نقل نموده است که: «پرسشگری در میانه شب، چنین میگفت:
«کجایند زاهدان در دنیا و کجایند راغبین در آخرت؟»، پس در این هنگام هاتفی
از گوشه «بقیع» صدا برآورد: (و این در حالی بود که صدایش را میشنیدیم ولی
شخص او را نمیدیدیم) آن فرد علی بن الحسین علیهالسلام است.» [1] . در
همین ارتباط جناب «ابوحمزه ثمالی» که یکی از برجستهترین شاگردان امام سجاد
علیهالسلام بوده و دعای شریف «ابوحمزه ثمالی» که بهترین و بلندترین «دعای
سحر» در «ماه رمضان» است، توسط او از حضرت سجاد علیهالسلام روایت شده است
میگوید: «من نشیندم احدی از مردم زاهدتر از حضرت علی بن الحسین
علیهالسلام بوده باشد. مگر آنچه به من رسیده از امیرالمؤمنین علی بن
ابیطالب و علی بن الحسین علیهالسلام چنان بود که هر گاه تکلم میفرمود در
زهد و موعظه، به گریه در میآورد و هر کس را که در محضر شریفش حضور داشت.»
[2] . به هر حال جناب «ابنشهر آشوب»، در کتاب شریف «مناقب» میفرماید:
«بسیار کم کتابی در زمینه «زهد» و «موعظه» یافت میشود که در آن ذکر نشده
باشد «قال علی بن الحسین» علیهالسلام یا «قال زین العابدین» علیهالسلام
یعنی در تمام کتب در این زمینه از حضرت حدیث نقل شده است. [3] . در این
قسمت بسیار مناسب است به آنچه تحت عنوان «صحیفة الزهد» از حضرت سجاد
علیهالسلام روایت شده است اشاره داشته باشیم، و با دقت در آن به افق وسیعی
که حضرت در این زمینه فرا روی طالبان حقیقت میگشاید، آشنا شده و از
رهنمودهای بلند این امام قدسیان و زاهدان بهرهمند گردیم. حضرت در این
روایت شریف چنین میفرمایند: «همانا نشانه زهد پیشگان در دنیا که به آخرت
رغبت دارند این است که هر همدم و دوستی را رها کرده و هر همنشینی را که
مراد و مقصودش غیر از آن چیزی است که اینها اراده کردهاند، ترک میکنند. آگاه
باشید، همانا کسی که برای پاداش آخرت عمل میکند کسی است که نسبت به زرق و
برق موقت و زودگذر دنیا بیاعتنا است. خود را برای مرگ آماده نموده، قبل
از تمام شدن مهلت و فرارسیدن آنچه هر انسانی ناچار از ملاقات آن است، سعی و
تلاشش را مصروف عمل مینماید و پیش از آنکه هنگام ترس فرابرسد، ترسان است.
به درستی که خدای عزوجل میفرماید: «حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب
ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت» [4] . یعنی: «تا آنگاه که مرگ یکی
از ایشان فرارسد میگوید: پروردگارا مرا بازگردانید، شاید من در آنچه
وانهادهام کار نیکی انجام دهم.» پس امروز هر یک از شما باید حتما خودش را
به منزله کسی که به دنیا بازگشته است فرض کند، کسی که به خاطر تقصیرها و
کوتاهیهایش در کار صالح و شایسته برای روز فقر و نیازش، پشیمان است. و
بدانید ای بندگان خدا، تحقیقا هر کس که از هجوم شبانه دشمن میترسد، بستر
را رها کرده و از خواب خودداری میکند و از ترس سلطان و فرمانروای اهل
دنیا، دست از بخشی از خوردن و نوشیدن خود برمیدارد، پس چگونه است حال تو
ای فرزند آدم، وای بر تو، از ترس عذاب غافلگیرانه سلطان رب العزه و گریبان
گرفتن و مؤاخذه دردناک و ناگهانیش نسبت به اهل معصیت و گناه، با وجودی که
مرگها شب و روز درب خانه انسانها را میزنند؟ پس این همان حمله ناگهانی و
غافلگیرانهای است که نجات دهندهای از آن و پناهگاهی در برابر آن و
گریزگاهی از آن وجود ندارد. پس ای مؤمنین، بترسید از خدا، از عذاب
ناگهانی و حمله غافلگیرانهاش همان گونه که اهل تقوی میترسند. چرا که خدای
متعال میفرماید: «ذلک لمن خاف مقامی و خاف وعید» [5] . «این (پاداش)
برای کسی است که از ایستادن در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته
باشد.» پس از زرق و برق زندگی دنیا و فریبکاری و بدیهای آن برحذر باشید و
دوری کنید و همواره زیان عاقبت تمایل به دنیا را، به یاد داشته باشید، چرا
که زینت دنیا فتنه و آزمایش و محبت دنیا خطا و گناه است. و بدان - وای
بر تو ای فرزند آدم - همانا سخت شدن دل و لبریز شدن از غذا تا سر حد مرگ و
مستی ناشی از سیری و غرور پادشاهی و حاکمیت از جمله چیزهایی است که انسان
را از عمل غافل نموده و نسبت به آن کند میکند و موجب فراموشی یاد خدا و
غفلت از نزدیکی مرگ میگردد تا جائی که انسان گرفتار به محبت دنیا گویا از
مستی شراب به کلی فاسد و تباه شده است. بدان که انسان عاقل در مورد خدا، که
از او میترسد و برای او عمل میکند، به شدت نفسش را تمرین داده و آن را
به گرسنگی عادت میدهد تا به سیری اشتیاق پیدا نکند و اینگونه اسب (نفس)
راب رای مسابقه در میدان (زندگی) ورزیده و آماده میسازد. پس ای بندگان
خدا، از خدا بترسید آنگونه ترسیدنی که یک آرزومند پاداش الهی و یک فرد
ترسناک از عقاب الهی دارند. پس تحقیقا خدای متعال هم راه عذر را بسته هم
انذار نموده و هم تشویق کرده هم ترسانده است. اما شما نه به آنچه خداوند
بدان تشویق نموده که همان پاداش ارزشمند باشد، اشتیاق نشان میدهید تا (به
سبب آن شوق) عمل نیک انجام دهید و نه از آنچه خدا از آن ترسانده که همان
عقاب شدید و عذاب دردناکش باشد، میترسید تا (بخاطر ترس از عذاب از انجام
گناهان) خودداری کنید. و خداوند در کتابش شما را آگاه ساخته است که: «فمن
یعمل من الصالحات و هو مؤمن فلا کفران لسعیه و انا له کاتبون» [6] یعنی:
«پس هر که کارهای شایسته انجام دهد و مؤمن باشد برای تلاش او ناسپاسی
نخواهد بود و ماییم که به نفع او مینویسیم و ثبت میکنیم.» سپس برای
شما در کتابش مثالها زده و به تعبیرات گوناگون آیات را بیان کرده تا از
زیور و زرق و برق فریبنده و زودگذر زندگی دنیا بر حذرباشید، پس فرمود:
«انما اموالکم و اولادکم فتنة و الله عنده اجر عظیم» [7] . یعنی: «اموال شما و فرزندانتان فقط و فقط (وسیله) آزما?شی هستند و خداست که نزد او پاداشی بزرگ است.» از
این رو تا آنجا که میتوانید تقوای خدا را پیشه کنید و (نسبت به
اوامرش)شنوا و فرمانبردار باشید پس تقوای الهی پیشه کنید و از موعظههای
پروردگار پند بگیرید و من جز این نمیدانم که بسیاری از شما هستند که
پیامدهای گناهان، آنان را نابود ساخته اما از آن دوری نکردند و به دینشان
خسارت وارد نموده، اما با آن گناهان به دشمنی برنخاستهاند. آیا ندای
الهی را نمیشنوید که دنیا را معیوب شمرده و آن را حقیر و کوچک معرفی
میکند، آنجا که میفرماید: «اعملوا انما الحیوة الدنیا لعب و لهو و زینة و
تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم
یهیج فتراه مصفرا ثم یکون حطاما و فی الآخرة عذاب شدید و مغفرة من الله و
رضوان و ما الحیوة الدنیا الا متاع الغرور. سابقوا الی مغفرة من ربکم و جنة
عرضها کعرض السماء و الارض اعدت للذین آمنوا بالله و رسله ذلک فضل الله
یؤتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم.» [8] . یعنی: «بدانید که زندگی دنیا
در حقیقت بازی و سرگرمی و آرایش و فخر فروشی شما به یکدیگر و فزون طلبی در
اموال و فرزندان است. همچون مثل بارانی که کشاورزان را به رستنی آن به
شگفتی اندازد سپس خشک شود و آن را زرد میبینی، آنگاه خاشاک شود. و در آخرت
عذابی سخت است و از جانب خدا آمرزش و خشنودی. و زندگانی دنیا جز کالای
فریبنده نیست. به آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنایش چون پهنای آسمان
و زمین است سبقت جوئید که اینها برای کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان
آوردهاند آماده شده است. این فضل خداست که به هر کس بخواهد آن را میدهد و
خداوند صاحب فضل بزرگ است.» و نیز میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا
الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون. و لا
تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون.» [9] . یعنی:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید. و هر کسی باید بنگرد که
برای فردا، از پیش چه فرستاده است. و از خدا بترسید. در حقیقت خدا به آنچه
میکنید، آگاه است. و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او آنان
را دچار خود فراموشی کرد. آنان همان نافرمانانند.» پس ای بندگان خدا، تقوای
خدا را پیشه کنید و بیندیشید و بدانید که برای چه آفریده شدهاید. چرا که
خداوند شما را بیهوده نیافریده و باطل و بیهدف رهایتان نساخته است. تحقیقا
او خود را به شما شناسانده و پیامبرش را به سوی شما برانگیخته و کتابش را
بر شما فروفرستاده است که در آن کتاب حلال و حرام او و دلیلها و مثلهای
او وجود دارد. پس تقوای الهی داشته باشید، که تحقیقا پروردگار شما بر
شما احتجاج و استدلال نموده پس چنین فرموده است: «الم نجعل له عینین و
لسانا و شفتین و هدیناه النجدین». [10] . یعنی: «آیا برای او دو چشم
قرار ندادیم و زبانی و دو لب. و هر دو راه (خیر و شر) را به او نمایاندیم».
پس این حجت و دلیلی است بر شما. بنابراین تقوای الهی داشته باشید هر چقدر
که میتوانید همانا نیروئی جز به یاری خدا، و توکل و تکیهای جز بر او
نیست. و درود خداوند بر محمد پیامبرش و آل او باد» [11] . آری مواعظ و
نصایح مستمر حضرت علی بن الحسین علیهالسلام در طول حیات طیبه ایشان در
تاریخ ثبت شده است. تا آنجا که بنابر نقل «سعید بن مسیب» حضرت هر هفته در
روز جمعه در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با یک خطبه بلند و
نورانی مردم را موعظه کرده و به «تقوی» و «زهد» و «خودسازی» دعوت
مینمودند. [12] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار، ج 46، ص 76، ح 69 (به نقل از ارشاد شیخ مفید). (2) منتهی الآمال، ج 2، ص 11. (3) بحارالانوار، ج 46، ص 97، ح 85 (به نقل از مناقب). (4) آیه 99 و بخشی از آیه 100، از سوره 23: مؤمنون. (5) بخشی از آیه 14 از سوره 14: ابراهیم. (6) آیه 94، از سوره 21: انبیاء. (7) آیه 15، از سوره 64: تغابن. (8) آیات 20 و 21، از سوره 57: حدید. (9) آیات 18 و 19، از سوره 59 حشر. (10) آیات 8 تا 10، از سره 90: بلد. (11) تحف العقول: ص 274 - 272. (12) کافی، ج8، ص76 - 72 و تحف العقول، ص 252 - 249. منبع: اسوه کامل؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 551